تک فرزندها به دلیل نداشتن خواهر و برادر روحیه رقابت طلبی را که لازمه و اساس موفقیت فرد در زندگی است ندارند. معمولاً بچههایی که خواهر و برادر ندارند برای برقراری ارتباط با هم سن و سالهایشان دچار مشکل میشوند و نمیتوانند ارتباطی موفق و مؤثر داشته باشند.
به گزارش اینترنشنال نیوز، جوان در مطلبی با این عنوان نوشت: مرور و کنکاش در زندگی بسیاری از زوجهای جوان ما را با بهانههای مختلفی برای داشتن یک خانواده پرجمعیت روبهرو میکند که رفع بعضی از موانع و چالشهای آن در حیطه وظیفه مسئولان است، اما بعضی از موانع ظاهری این موضوع، از جمله از دست دادن فرصت شغلی زنان، دشواری تربیت فرزندان و… از نگاه یک روانشناس بالینی و زوج درمانگر تنها پاک کردن صورت مسئله است، چراکه او معتقد است یک مادر با داشتن سلامت روانی و عزت نفس، قاعدتاً نگران نقشهای مختلف خود در زندگی نیست و میتواند با کسب مهارتهای کافی در کنار داشتن شغل مناسب، نقش پررنگ مادر بودن خود را به درستی ایفا کند.
وی همچنین معتقد است یک مادر اگر در زمینه آسیبهای تک فرزندی دقیق و تیز بین باشد آن وقت روحیه کمالگرایی خود را کنار گذاشته و زندگی تک فرزندش را با همراهی چند خواهر و برادر نجات خواهد داد و آینده روحی و جسمی او را تأمین خواهد کرد. گفتگو با وی را از موضع رشد فردگرایی در جامعه و تأثیر آن بر ازدواج و فرزندآوری آغاز کردهایم.
خانم دکتر به نظر شما چرا امروزه با رشد صعودی فردگرایی در کشورمان مواجه هستیم و علت چیست؟
بر اساس تحقیقات سالهای اخیر، آمار فردگرایی رشد صعودی داشته است و براساس همین تحقیقات افزایش آمار طلاق، افزایش سن ازدواج، کاهش نرخ باروری، کاهش ازدواج، افزایش طلاقهای عاطفی، غلبه الگوهای جدید همسرگزینی، تضعیف اعتقادات مذهبی از مهمترین چالشهای امروزخانواده در ایران محسوب میشود که این چالشها تغییراتی ساختاری و کارکردی در خانواده ایجاد کرده است و از مهمترین پیامدهای چنین تغییراتی ظهور فردگرایی است که منجربه تغییر ارزشهای خانواده شده است. این بدان معناست که خواستههای فردی بر خواستههای جمعی ارجحیت پیدا کرده است.
به نظر میرسد تغییر نگاه زوجها به سبک زندگی و گرایش به فردگرایی و لذت جوی از جمله گرههای ذهنی در برابر فرزندآوری است. نظر شما در این زمینه چیست؟
متأسفانه چنین نگرشهایی میتواند از جمله عوامل دخیل در برابر فرزندآوری باشد، اما عوامل تأثیرگذار دیگری از قبیل شرایط اقتصادی، تغییر ارزشها، نگرانی و ترس از آینده، مشکلات خانوادگی، اختلافات زناشویی و حتی بعضی از مشکلات شخصیتی مثل کمالگرا بودن و عزت نفس پایین نیز میتواند در مسئله مهم فرزندآوری اثرگذار باشد.
توصیه شما به خانوادههای نسل پیشین برای تشویق و ترغیب فرزندانشان به فرزندآوری چیست؟ آیا توصیههای لفظی آنها بدون گامهای عملی به تنهایی راهگشاست؟
اتفاق ناگواری که در نسل جدید رخ داده این است که متأسفانه فرزندان تأثیرپذیری کمی از توصیههای والدین دارند، اما چنانچه در خانوادهای بزرگ شده باشند که روابط صمیمانه بوده و درک، همدلی و حمایت بین افراد خانواده وجود داشته باشد این مشکل وجود نخواهد داشت. از طرفی افرادی هم که تک فرزند بودهاند به دلایل شرایط سخت تک فرزندی و آسیبهای تنها بودن احتمال اینکه خودشان روی به فرزندآوری بیشتر بیاورند زیاد است.
از منظر روانشناختی، تربیتی، خویشاوندی و… آسیبهای تک فرزندی برای فرزند و خود والدین چیست؟
تک فرزندها به دلیل نداشتن خواهر و برادر روحیه رقابت طلبی را که لازمه و اساس موفقیت فرد در زندگی است ندارند. با توجه به اینکه این افراد از طرف پدر و مادر خود تحت مراقبت و توجه افراطی قرار میگیرند ممکن است به افرادی خودخواه و خودشیفته تبدیل شوند. معمولاً بچههایی که خواهر و برادر ندارند برای برقراری ارتباط با هم سن و سالهایشان دچار مشکل میشوند و نمیتوانند ارتباطی موفق و مؤثر داشته باشند و البته این موضوع صددرصد نیست. برخی تک فرزندها به دلیل اینکه معمولاً همه چیز برایشان فراهم است به افرادی لوس و مغرور تبدیل میشوند که در آینده برای رسیدن به موقعیتهای اجتماعی و شغلی تلاش زیادی نمیکنند و ممکن است در زندگی شخصی خود با شکست و ناکامیهای زیادی روبهرو شوند. تک فرزندها به دلیل اینکه خواهر و برادری در زندگی نداشتهاند که حامی آنها باشند از بزرگترین سرمایه حمایتی محروم و بیبهره هستند. منزوی شدن، انزواطلبی، افسردگی، اضطراب، استرس و بلوغ جنسی زودرس از جمله آسیبهای تک فرزندی است.
آیا علاقه یک مادر به شغل و نگرانی از دست دادن آن شغل (نه صرفاً از منظر اقتصادی) میتواند دلیل خوبی برای فرار از مادر شدن باشد؟
چنانچه یک مادر از سلامت روانی نسبی برخوردار باشد نگران نقشهای مختلف خود در زندگی نیست و همچنین کمالگرا نبوده و از عزت نفس لازم برخوردار خواهد بود. آن مادر اگر از مهارتهای کافی برخوردار باشد میتواند در کنار داشتن شغلی مناسب مادری خوب و کافی هم باشد و اینها هیچ تضادی با یکدیگر ندارند.
دشواری تربیت فرزند چطور؟ آیا این موضوع میتواند دلیلی برای عدم فرزندآوری باشد؟
به نظر میرسد، تهاجم فرهنگی و گسترش اینترنت به روشهای مختلف امر تربیت فرزند و فرزندان را سخت کرده است و امروز به عنوان عاملی برای عدم فرزندآوری تلقی میشود. این نگرانی به جاست، اما چنین موضوعی فقط پاک کردن صورت مسئله است تا حل آن، چراکه با یادگیری مهارتهای فرزند پروری میتوان به راحتی برچنین عاملی غلبه کرد. تنها کافی است والدین همت کنند تا زندگی شادی را که میتوانند با تولد چند فرزند بسازند را از دست ندهند.
انتهای پیام