به بهانه دور دوم انتخابات ریاست جمهوری ـ بخش چهارم: پیروی از گمان

انتخابات

وَمَا لَهُمْ بِهِ مِنْ عِلْمٍ إِنْ یَتَّبِعُونَ إِلَّا الظَّنَّ وَإِنَّ الظَّنَّ لَا یُغْنِی مِنَ الْحَقِّ شَیْئًا (نجم، ۲۹)

و آنان به این آگاهی ندارند، از چیزی جز گمان خویش پیروی نمی‌کنند، و گمان هیچ‌گاه [ ما ] از دست یافتن به حقیقت بی‌نیاز نمی‌کند.

انسان غیرمعصوم نمی‌تواند همه رفتارهای خود را همواره بر آگاهی کامل و یقین مبتنی سازد و چه بسا در مواردی ظن خویش را راهنمای عمل قرار دهد. در مباحث روش‌شناختی به دست آوردن احکام شرعی از متون اصلی دینی، حجم گسترده‌ای از مطالب همراه با باریک‌بینی‌هایی خیره‌کننده در باره گمان‌های معتبر و چگونگی معیار قرار دادن آن برای رفتارهای دینی وجود دارد.

مرحوم علامه طباطبائی ذیل این آیه شریفه و بر پایه استناد به دیگر تفاسیر و فرهنگ‌ واژگان قرآنی، گمان نکوهیده شده در این آیه را همسان توهم و یا دربردارنده توهم شمرده است. از این نوع گمان‌های وهم‌آلود باید پرهیز کرد.

یکی از چالش‌های جدی در ایام انتخابات و حکمرانی دولت نهم و دهم در سال‌های ۱۳۸۴ تا ۱۳۹۲ مبنا قرار گرفتن و دامن زده شدن به اندیشه‌ها یا شِبه‌اندیشه‌هایی بود که ظاهر دینی داشت ولی هیچ یک از عالمان شناخته شده دینی که مرجعیت فکری و دینی متدینان را بر عهده داشتند آن‌ها را به رسمیت نمی‌شناختند.

در آن سال‌ها کوششی سازمان‌یافته برای تغییر مرجعیت فکری سنتی شیعیان اثنی‌عشری صورت بست که سوگمندانه به صورت نسبی به ثمر نشست. زمانی دراز طول کشید و هزینه‌های بسیاری تحمیل شد تا عالمانی که دل به شکفتگی فرهنگ اسلامی در آن دوره بسته بودند پی ببرند که نهال امیدشان را در خاکی آلوده نشانده‌اند.

افسوس که هنوز فضایی برای نقد روشمند آن دوره و آن دور برداشتن‌ها فراهم نیامده است.

یکی از مهم‌ترین آموزه‌های دینی دگرگون شده در آن روزگار، آموزه بلند و حرکت‌آفرین و جامعه‌ساز و امیدبخش مهدویت بود که تراز آن تا تولی‌گری و تصدی‌گری پرداخت یارانه‌های مردم فرو کاسته شد. صاحبان آن اندیشه یا شبه‌اندیشه همراه با یکی دو جریان فکری همسو با خود که در سال‌های گذشته در سایه نشسته و خود را فربه‌تر کرده‌اند و به یُمن پشتیبانی‌های گوناگون توانسته‌اند آثار قلمی گوناگونی هم منتشر کنند و دسترسی خود به تریبون‌های عمومی را هم گسترش بخشند، اکنون خیز برداشته‌اند که بار دیگر آفتابی شوند.

اگر در آن دوره، برای ظهور امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف زمان تعیین می‌کردند، اکنون خود را آماده می‌کنند که این گمان وهم‌آلود را مطرح کنند که حضرت مهدی علیه السلام ظهور کرده است ولی هنوز تصمیم به قیام نگرفته است. این نوع اندیشه‌ها و شِبه‌اندیشه‌ها اگر برساخته‌ای عامدانه نباشد، در بهترین صورت و خوش‌بینانه‌ترین حالت، به این دلیل که پشتوانه تأیید علمای برجسته دین‌شناس را با خود همراه ندارد، مصداقی از توهم مهدویت‌شناسی به شمار می‌رود که باید از آن پرهیز کرد؛ هر چند در فضای رواج تفکرات آخرالزمانی در سطح جهانی، احتمال برساخته بودن آن را هم باید با دقت و احتیاط سنجید.

اگر اکنون بر خلاف فضای بسیار سنگین سال‌های ۱۳۸۴ تا ۱۳۹۲، با آزادی بیشتری می‌توان زبان به نقد تفکر دینی حاکم در آن سال‌ها گشود، و اگر بپذیریم آن تلقی از آموزه‌های دینی به ویژه مهدویت رهزن بوده است، آن گاه می‌توانیم بگوییم یکی از معیارهای داوری در باره دو نامزد ریاست جمهوری، میزان دوری یا نزدیکی آن‌ها به فکر دینی دولت نهم و دهم است. یکی از نامزدها همکار نزدیک و همراه رئیس دولت نهم و دهم و اصولا برآمده از دامن آن دولت است. این جریان هیچ‌گاه از اندیشه و رفتار رئیس دولت نهم ودهم تبری نجسته است.

خطر این نگرش‌ها فراتر از سطح منازعات سیاسی و حتی فراتر از سطح ملی است و بنیان‌های فکری انقلاب بزرگ اسلامی و بلکه فراتر از آن، کیان مکتب اهل بیت علیهم السلام را نشانه رفته است. صدای پای بازگشت احتمالی آن‌ها، باید هشداری برای جامعه دینی به ویژه مراجع بزرگوار و عالمان دین‌شناس باشد و نیز معیاری برای تصمیم انتخاباتی ما در روز جمعه ۱۵ تیر ۱۴۰۳.

خروج از نسخه موبایل