وی گفت: محقق و مشاور اقتصادی – صنعتی ، با برشمردن مسئولیت های وزیر صمت آینده ، توزیع فرصت های رشد بخش خصوصی واقعی و نه اجاره را در نظر گرفت. “بنابراین این کار نباید در دولت جدید انجام شود.
احسان سلطان در مصاحبه با اینترنشنال نیوز یکی از انتقادات به فعالیت وزارت صنعت ، معدن و تجارت (سمت) را وضعیت صنایع کوچک و متوسط ، برنامه ریزی این حوزه دانست. آقای نعمت زاده یک بار در پاسخ گفت که برنامه ریزی صنایع کوچک و متوسط به مناطق واگذار شده است. از یک طرف ، این تحریک کننده است ، اما از طرف دیگر ، نوعی تسکین. در چنین شرایطی ، این سال مطرح می شود که چرا وزارت صنعت فولاد و … اختیاراتی نمی دهد.
وی تصریح کرد که در کشور ما همه نگاهها به سمت شرکتهای خصوصی و صنعتی و معادن معطوف است ، وی تصریح کرد. “نظر معاونان ، وزرا ، حتی رئیس جمهور در مورد فعالیت های شرکت های فولاد و پتروشیمی که در سال های اخیر یک مشکل جدی بوده است. شرکت های بزرگ پول ، سرمایه ، امکانات: ظرفیت لابی دارند. آنها از منابع ارزان دیگر انرژی استفاده می کنند زیرا به طور کلی به انرژی وابسته هستند و به مواد اولیه بستگی دارند. بنابراین این صنایع نیازی به حمایت ندارند.
وزارت صنایع کوچک را راه اندازی کنید
این اقتصاددان افزود. وزارت صمت برای حمایت از صنایع کوچک و متوسط. “کار جدیدی انجام دهید. این مورد زمانی بود که شرکت تسویه حساب قبلاً برای ساخت مناطق صنعتی تأسیس شده بود اما برای انجام مسئولیت های خود تعطیل شد و به یک سازمان املاک صنعتی کوچک صنایع وجک تبدیل شد و دو وظیفه مختلف را گرد هم آورد.
چرا صنعت کوچک مهم است؟
سلطان در توضیح دلایل اهمیت صنعت کوچک گفت: “صنایع کوچک ، مانند منسوجات ، پوشاک ، چرم ، فلز ، پلاستیک و غیره ، اشتغال زیادی ایجاد می کنند ، دارای ارزش افزوده بالا ، تولید ناخالص ملی با توجه به راحتی هستند. “شرایطی که آنها دریافت کرده اند بسیار دور است.” بیشتر از صنایع بزرگ به رانت متکی است. دلیل سوم این است که در حوزه فرصت های رشد ، برخلاف صنایع بزرگ ، که به نظر می رسد با یکدیگر ارتباط دارند ، بخش خصوصی واقعی در صنایع کوچک و متوسط فعال تر است. نکته دیگر: صنعت کوچک و متوسط به توسعه شهرهای محروم و دورافتاده و توسعه کمک می کند.
وی گفت: “به همین دلایل ، صنایع کوچک و متوسط به شدت در ایالات متحده و اروپا حمایت می شوند.” “اما برعکس ، آنها از صنایع بزرگ رانت خوار حمایت می کنند.” بنابراین ، یکی از درخواستهای احتمالی وزیر صنعت آینده توجه به صنایع کوچک ، بخش خصوصی واقعی است. در حال حاضر استان های قزوین ، سمنان ، زنجان ، یزد و اصفهان از استان های پیشرفته تری هستند ، یکی از دلایل اصلی توسعه آنها وجود صنایع کوچک تا متوسط است.
به نام بازار به مستاجران.
اگرچه از نظر تاریخی در ایران و جهان ثابت شده است که صنعت کوچک و متوسط موتور رشد است ، اما این اقتصاددان درباره انتظارات از وزیر آینده در حوزه بازار گفت. “ورود به بازار شعار آقای روحانی بود که منجر به هرج و مرج کامل شد.” و شوک های ارزی و قیمت وجود داشت. بر این اساس ، دلار برای تجارت آزاد و کاهش قیمت خود به سیستم های “نیما” و “سنا” سپرده شد ، اما ارز 4200 درامی به حدود 10 هزار درام رسید و پس از آن – 30 هزار درام.
سلطان با تأکید بر اینکه دولت تا حدودی در همه دنیا دخالت می کند ، گفت. “نتیجه بازاریابی بازار در سال های اخیر نوسانات نرخ ارز ، تورم و بی عدالتی در حق مردم ، ایجاد رانت بوده است. لازم نیست همه چیز را با قیمت پایین به یک شرکت فولاد بدهید ، باید اجازه داده شود محصولات خود را با نرخ دلار بفروشد.
وی با بیان اینکه وزارت صنعت باید توانمند شود تا صنعت و صنعت معدن کشور را براساس تجربه و حقایق ، با مداخلات کمتری بهبود بخشد ، افزود: در سال های اخیر شرکت های بیشتری برای بازاریابی ، خصوصی سازی و اقتصاد بازار وجود داشته است. کمک انجام شد ، مردم زخمی شدند. به عنوان مثال ، سال گذشته سود خالص شرکت فولاد مبارکه برابر با یارانه نقدی 60 میلیون نفر در سال بود و سود عملیاتی شرکت بیش از 40 درصد بود. با این حال ، این رقم برای فولادسازان در جهان بین 5-10٪ است. اما دلیل نوسانات ارزی این است که قیمت نیروی کار چندان بالا نمی رود.
دستمزد کارگران از 500 دلار به 150 دلار رسید
به گفته وی ، در سال 1390 قیمت هر کیلووات ساعت برق 33 سنت بود ، اما سال گذشته 33 سنت معادل 3.8 کیلووات ساعت برق بود. مالیات شرکت ها از 15 تا 12 میلیارد دلار و هزینه کار از 500 تا 150 دلار است.
با این حال ، به گفته این محقق اقتصادی ، در دولت جدید ، وزارت صنعت باید به صنایع کوچک و متوسط صادرات از جمله پارچه ، چرم ، ماشین آلات ، قطعات یدکی و سایر صنایع اصلی که درآمد کمتری دارند کمک کند. توجه:
سهم صنعت نساجی 30 سال پیش به یک دهم رسیده بود
او افزود. وزارت صمت باید به جای صنایع بالادست بر صنایع پایین دستی تمرکز کند. به عنوان مثال ، در اروپا ، در ایالات متحده ، در ژاپن ، در ژاپن ، در آپونیا ، در زیر فولاد ، صنعت پتروشیمی قوی تر از صنعت بالادستی است ، اما در ایران این برعکس است. صنعت نساجی همچنین موتور محرکه اقتصاد چین ، بنگلادش ، ویتنام ، پاکستان و هند است. پیش از این ، این صنعت یک نیروی محرکه در ژاپن ، ژاپن و کره جنوبی بود ، اما در 30 سال گذشته ، صنعت نساجی در ایران از بین رفته است ، سهم آنها از یک سوم تولید ناخالص داخلی به 3 درصد رسیده است ، یعنی سهم نساجی صنعت. این در تولید ناخالص داخلی یکی است. دهم 30 سال پیش است.
انتهای پیام: