جستاری پیرامون انسانیت در قرآن و روایات

آنا گزارش می‌دهد؛

انسانیت در حقیقت به فعلیت رسیدن مقتضای فطرت الهی در انسان است و این فعلیت به‌واسطه ممارست علم نافع و مداومت بر عمل صالح با هم حاصل خواهد شد.

به گزارش گروه پژوهش و دانش خبرگزاری علم و فناوری آنا، انسان در قرآن، ابعاد گوناگونى دارد. آفرینش انسان از خاک است و روح خدا در آن دمیده شده است. انسان در قرآن فطرت الهی دارد، خلیفه الله است. اسماء را مى‌داند و می‌تواند در پرتو اسماء الله رشد کند.

 مسعود طالبی مقدم و مهدی مطیع در مقاله‌ای با عنوان «جستاری پیرامون انسانیت در قرآن و روایات» می‌نویسند؛ انسان درحالت طبیعى ظلوم و جهول است، کرامت ذاتى دارد، امانت‌دار الهى است و از هدایت الهی برخوردار است و حق انتخاب دارد و مى تواند بین کفور وشکور بودن یک راه را برگزیند.

* حقیقت انسانیت یعنی چه؟

این پژوهشگران در این مقاله نشان می‌دهند که بررسی موضوع انسانیت و مسائل مربوط به آن از مسائل دغدغه برانگیز جوامع بشری است، هر چند هنوز حتی مقدمه‌ای برای انسانیت نوشته نشده است، اما آن، کلمه یا واژه‌ای شعاری نیست که هیچ تعریفی نداشته باشد.

طالبی مقدم و مطیع در این پژوهش می‌نویسند که صفاتی مانند قدرتمندی، داشتن هوش و استعداد، پر کار بودن، اجتماعی بودن و…و صفات مقابل این ها، ویژگی‌هایی هستند که در انسان‌ها یافت می‌شود، اما اگر حیطه انسانیت در این حد تنزل یابد این واژه با عظمت و پر معنا به واژه‌ای سخیف و سبک تبدیل می‌گردد چرا که این ویژگی‌ها در سایر موجودات نیز یافت می‌شود.

انسان حقیقی آن کسی است که متصف به صفات و محاسن اخلاق و آداب است

از نظر این دو نویسنده انسان حقیقی آن کسی است که متصف به صفات و محاسن اخلاق و آداب است وگرنه همان حیوان ناطقی است که به فرموده امام علی (ع) در نهج البلاغه «فالصوره صوره انسان و القلب قلب حیوان»

* به فعلیت رسیدن مقتضای فطرت الهی

به زعم این دو نویسنده انسانیت در حقیقت به فعلیت رسیدن مقتضای فطرت الهی در انسان است و این فعلیت به‌واسطه ممارست علم نافع و مداومت بر عمل صالح با هم حاصل خواهد شد. خداوند حکیم در قرآن می‌فرماید: أ َفَمَنْ یَمْشِی مُکِبًّا عَلَى وَجْهِهِ أَهْدَى أَمَّنْ یَمْشِی سَوِیًّا عَلَى صِرَاطٍ مُسْتَقِیمٍ. یکى از وجوه انسانیت انسان قدرت راه یابى و ایستادگى درراه راست است. انسان مکب و به رو افتاده‌اى که مى خزد و قدرت دیدن پیش روى خود را ندارد و غوطه ور در کفر و دنیاپرستى است، هرگز قابل مقایسه نیست با انسان راست قامتى که با چشم باز افق را می‌بیند و با استقامت در مسیردرست گام برمى‌دارد و فرجام راه را مى‌شناسد.

جستاری پیرامون انسانیت با نگاهی در قرآن و روایات

از نظر این دو پژوهشگر مقصد نهایی حیات انس انسان آنچنان که از آیات قرآنی دریافت می‌کنند مقام و مرتبتی است که از آن به «نزد خدا» تعبیر می‌شود، یعنی انسان در نقطه نهایی سیر استکمالی خویش به جایگاهی می‌رسد که آن جا، نزد خدا و جوار رحمت اوست. خداوند در قرآن در مورد سرنوشت نهایی متقین می‌فرماید: ان المتقین فی جنات و نهر فی مقعد صدق عند ملیک مقتدر.

* جایگاه راستین انسان

مقدم و متیع در این مقاله می‌نویسند پرهیزگاران در باغ‌ها و نهر‌ها (بهشت جاودانی) منزل خواهند گزید. در جایگاهی راستین «نزد» خداوند سلطنت و عزت متنعمند. این آیه، جایگاه متقین را در نزد پروردگارشان معرفی کرده، آن را جایگاه واقعی آنان می‌شمارد؛ جایگاهی که در حقیقت شایستگی اقامت پرهیزگاران را دارد. توصیف جالبى در این آیه از جایگاه پرهیزکاران شده است دو ویژگى دارد که همه امتیازات در آن جمع است. نخست این که آنجا جایگاه صدق است و هیچ گونه باطل و بیهودگى در آن راه ندارد، سراسر حق است و تمام وعده‏‌هاى خداوند در باره بهشت در آنجا عینیت پیدا می‌کند، و صدق آنها آشکار مىی‌شود.

دیگر این که: در جوار و قرب خداست، همان چیزى که از کلمه «عند» (نزد) استفاده می‌‏شود که اشاره به نهایت قرب و نزدیکى معنوى است نه جسمانى، آن هم نسبت به خداوندى که هم مالک است و هم قادر، هرگونه نعمت و موهبتى در قبضه قدرت و در فرمان حکومت و مالکیت اوست و به همین دلیل در پذیرائى این میهمانان گرامى فروگذار نخواهد کرد، و تنها خودش می‌داند چه مواهبى براى آنها آماده ساخته است. 

*  بقایى که فنایى با آن نیست

علامه طباطبائی در تفسیر این آیه می‌فرماید: ممکن است در اینجا مراد از صدق این باشد که مقام متقین و هر چه در آن مقام دارند صدقى است خالص و نیامیخته با کذب، حضورى است نیامیخته با غیبت، قربى است که بعدى با آن نیست، نعمتى است که نقمت با آن نیست، و سرورى است که غمى با آن نیست، و بقایى است که فنایى با آن نیست. ممکن هم هست مراد از صدق، صدق همین خبر باشد، چون جمله در مقام بشارت دادن و وعده جمیل به متقین است، می‌‏فرماید: این وعده‌‏ها که دادیم مجلسى است صدق و تخلف ناپذیر.

از نظر این دو پژوهشگر روایات و احادیثی که از پیامبر (ص) و ائمه اطهار (ع) نقل می‌شود غیر از ترجمان قرآن مطلبی نیست و به جز بیان و تفسیر کلام خدا چیزی نیست. رسول خدا (ص) می‌فرماید: اتقوا الظلم فانه ظلمات یوم القیامه. خود را از ستم کردن باز دارید که آن تاریکی روز قیامت است.
 از امیرالمومنین (ع) نقل شده: بئس الزاد الی المعاد العدوان علی العباد. بدترین توشه در روز قیامت ستم کردن بر بندگان خدا است. در همین باره امام صادق (ع) می‌فرماید: ما من مظلمه اشد من مظلمه لا یجد صاحب‌ها علیها عونا الا الله عز و جل، هیچ ستمکارى سخت‌تر از آن ستمکارى نیست که صاحبش یاورى جز خداى عزوجل نیابد.

در جمع بندی این مقاله این دو پژوهشگر اضافه می‌کنند که این چند روایت خطرناکترین پدیده‌ای که ممکن است از انسانی بوجود آید و در اثر آن نه تنها خود بلکه اجتماعی را بلرزاند و تکان دهد را معرفی می‌کنند. از مجموع روایات روشن می‌شود اجتماعی که بر پایه و اساس انسان دوستی و خداشناسی باشد اسلام آن را به بزرگترین ارزش که باید انسان دارا باشد دانسته و شناخته است و انسانیت بر پایه فضیلت که جلودار آن عدالت و ایمان است استوار است.