«کیسینجر مذاکره گر، درسهایی از معاملهگری در سطوح بالا» را جیمز سبنیوس، رابرت هریس منوکین و رابرت نیکلاس برنز، اساتید دانشگاه هاروارد نوشتهاند که آخری هم اکنون سفیر آمریکا در چین است.
نویسندگان در این کتاب کوشیدهاند نگاهی علمی و تحلیلی به اهمِ مذاکرات هنری کیسینجر در دوران مختلفی که در سمتهای مشاور امنیت ملی، مشاور رئیسجمهور و وزیر خارجه ایالات متحده انجام داده، ارائه کنند. آنها تلاش کردهاند از قضاوت درباره درستی یا نادرستی مذاکرات مختلف کیسینجر در عرصه بینالمللی که به مدت 5 دهه او را به نماد دیپلماسی ومذاکره آمریکایی بدل کرد، پرهیز کنند و روش ها، تکنیکها و بینشهای او را به منظور کسب تجربه و درس گرفتن از پیروزیها و شکستهای او در مذاکرات مختلف بررسی کنند.
در کتاب کیسینجر مذاکره گر با طیف وسیعی از روشها، تکنیکها و شگردهای مذاکراتی او از جمله توصیههای دقیقی که بهمنظور بهنتیجهرسیدن مذاکرات در بالاترین سطوح ارائه کرده است مواجه میشویم. درعینحال کتاب، نمونههای عملی مهمترین مذاکرات او را به تصویر کشیده است.
یکی از نمونههای مذاکراتی کیسینجر که در این کتاب به طور مفصل به آن پرداخته شده در ارتباط با جنگ اعراب و اسرائیل، پایان درگیری مصر و اسرائیل و خصوصاً تلاش او برای حذف سازمان آزادیبخش فلسطین از روند مذاکرات و جایگزین کردن اردن به عنوان نماینده مردم فلسطین در مذاکره با اسرائیل است.
«کیسینجرِ مذاکرهگر» منتشر شد؛ چگونگی کامیابی در مذاکرات پیچیده و به دست آوردن توافق
استقبال از «کیسینجر مذاکرهگر» / چاپ دوم ناگفتههایی از مذاکرات تاریخی به بازار آمد
نقشآفرینی در 100 سالگی؛ دلیل خبرساز شدن سفر کیسینجر به چین
کیسینجر چگونه مخفیانه برای مذاکرات به چین رفت؟/ از عاریهکردن هواپیمای رئیسجمهور پاکستان تا استفاده از بدل
درسهایی برای مذاکره
«هنری کیسینجر» درگذشت
کتاب کیسینجر مذاکره گر، چکیده مؤثر و مفیدی از دیدگاههای مورخان در مورد رویکرد کیسینجر به فلسطینیان را که شامل طیف گستردهای می شو ارائه کرده است. بر اساس اطلاعاتی که کتاب به ما ارائه میکند، برخی از مورخان تماسهای ایالات متحده با فلسطینیها را بخشی ازآنچه میتوان سیاست «انعطافپذیری مبهم»ِ کیسینجر نامید ارزیابی میکنند. بر اساس این روش آمریکا بههرحال برای جلوگیری از دشمنی با کشورهای عربی و مردم آنها، باید به سمت به رسمیت شناختن حقوق فلسطینیها حرکت میکرد؛ اما در عمل اتفاقی که میافتاد روش «تأخیر استراتژیک» کیسینجر بود که سعی میکرد هرچه بیشتر برای اسرائیل زمان بخرد چرا که اسرائیل ادعاهای فلسطینیان در مورد اراضی تحت کنترل اسرائیل را به رسمیت نمیشناخت و میخواست سازمان آزادیبخش فلسطین را حتی باوجود مشروعیت فزاینده آنها، از هرگونه مذاکره دور نگه دارد.
باور کیسینجر این بود که اگر بتواند ساف را از روند مذاکرات حذف و اردن را به عنوان نماینده مردم فلسطین در برابر اسرائیل بنشاند زودتر به نتیجه میرسد چرا که درخواستهای ساف از نظر او و اسرائیل عملا قابل اجرا نبود اما میشد اردن را در مسیر تعامل و تعادل قرار داد. او البته همانگونه که در کتاب آمده، در این کار ناکام ماند.
یکی دیگر از تکنیکهای کیسینجر برای مذاکراتِ مسائل سخت و پیچیده در کل و در خصوص مذاکرات اسرائیل و فلسطینیهابه طور خاص آنطور که استیون اشپیگل (Steven Spiegel) استدلال میکند این بود که به سراغ توافقهای موقتی برود. او در این کتاب مینویسد که کیسینجر عموماً به دنبال این بود که نفوذ ایالات متحده را از طریق «توافقهای موقتی که مسائل اساسی را دور میزنند»، افزایش دهد. او از این توافقهای موقتی در دور زدن فلسطینیان در موارد مختلف بهره جست.
بسیاری ادعا میکنند که کیسینجر فقط به دنبال نادیده گرفتن فلسطینیها نبود، بلکه فعالانه به دنبال کمک به سرکوب آنها نیز بود. در این تعبیر که آن را «تأخیر استراتژیک» مینامید، تماس با سازمان آزادیبخش فلسطین باعث آرامش رهبران عرب میشد، اما مهمتر از آن، آنها زمان میخریدند و سازمان آزادیبخش فلسطین را برای همیشه از مذاکرات صلح کنار میگذاشتند، به این امید که ممکن است راهحلی جایگزین برای مسئله فلسطین پیدا شود، مانند موافقت اردن مبنی بر بهعهدهگرفتن نمایندگی مردم فلسطین. این درحالی است که برخی دیگر از منتقدان میگویند او ذاتا مخالفت و دشمنی با فلسطینیها و آرمان آنها نداشت و تنها فکر میکرد مدل رسیدن به نتیجه این است اسرائیل امتیازات بیشتری به دست آورد.
سلیم یعقوب (Salim Yaqub)، انگیزه اصلی سیاست کیسینجر در «تأخیر استراتژیک» را «محافظت از اسرائیل در برابر فشار برای عقبنشینی از تمام یا بیشتر سرزمینهایی که در جنگ اعراب و اسرائیل در سال 1967 اشغال کرده بود» اعلام کرده است. در این کتاب استدلال داگلاس لیتل (Douglas Little) را نیز می خوانیم که معتقد بود ذهن کیسینجر و نیکسون از نگاه «تحقیرآمیزشان» نسبت به فداییان فلسطینی رنگ گرفته بود. پل چمبرلین (Paul Chamberlin) نیز معتقد بود سیاست ایالات متحده دارای یک مؤلفه ایدئولوژیک قوی است: نیکسون و کیسینجر به دنبال تقویت یک ائتلاف ضد فلسطینی در خاورمیانه بودند و شبه نظامیان فلسطینی را با «دانشجویان رادیکال آمریکایی» به عنوان «بخشی از همان چالش فراملی برای نظم و قدرت دولت» مقایسه میکردند.
جرمی سوری (Jeremi Suri) این موضوع را به پیشینه قومی کیسینجر مرتبط میکند و مدعی است که سیاست او در قبال خاورمیانه محصول «جهانبینی خوب به کار گرفته شده یک یهودی آلمانی است که به دنبال حفاظت از ارزشهای مطلوب ـ و میراث خود ـ در برابر افراطهای سیاسی است».
خرید کتاب «کیسینجر مذاکرهگر» به صورت آنلاین
بر اساس این گزارشهایی که در کتاب منتشر شده، به نظر میرسد که کیسینجر با هرگونه اقدام دیپلماتیک در جهت به رسمیت شناختن گروههای فلسطینی، بهویژه ساف، مخالفت میکرد. از نظر نویسندگان کتاب کیسینجر مذاکره گر، خاطرات او حاوی شواهدی است که میتواند هر دوی این تفاسیر را مورد تأیید قرار دهد.
کیسینجر که در 29 نوامبر 2023 در صد صد سالگی درگذشت همواره چهره ای مورد مناقشه بود و همچنان که در این کتاب بیان شده، طیف گسترده ای از دیدگاه ها را متوجه خود ساخته بود. عده ای او را قهرمان ملی و عده ای دیگر او را یک سیاستمدار شیطان صفت می دانستند. در حالیکه به خاطر اقداماتش برای پایان دادن به جنگ ویتنام برنده جایزه صلح نوبل شده بود، بخش عمده ای از جهانیان به خاطر همین جنگ و دستورات _ آنگونه که خودش می گفت – تاکتیکی اش برای بمباران بیشتر ویت کنگ ها و بمباران های دیوانه وار کامبوج، او را یک جنایتکار جنگی قلمداد می کردند.
کتاب کیسینجر مذاکره گر به دنبال اثبات این نیست که کیسینجر یک دیپلمات گرهگشا بود یا یک سیاستمدار دیوسیرت اما در خلال درسهایی که از روشهای مذاکراتی او به ما میدهد میتوانیم برداشت خود از این سیاستمدار کهنهکار آمریکایی را داشته باشیم. مذاکره گری که تا آخرین روزهای زندگیاش در پی نقشآفرینی بود و پیش از مرگ به دیدار شی جینپینگ رئیسجمهور چین رفت تا از یکی از ثمربخشترین دستاوردهای مذاکراتیاش که عادیسازی روابط بین آمریکا و چین بود پاسبانی کند. اینجا