معماری خانه سلطان بیگم

معماری خانه سلطان بیگم، نمونه ای برجسته از هنر و مهندسی دوران قاجار است که با پلان U شکل، حیاط مرکزی گودال باغچه و تالار آیینه باشکوهش، جلوه ای بی نظیر از خانه های تاریخی تهران در محله عودلاجان به شمار می رود. این عمارت که اکنون با نام خانه موزه بازار شناخته می شود، میراثی گرانبها از معماری اصیل ایرانی است.

گردشگری | معماری

معماری ایرانی، همواره بازتابی از فرهنگ، اقلیم و باورهای ساکنان این سرزمین بوده است. در طول سده های متمادی، بناهای شکوهمند و خانه هایی با جزئیات هنرمندانه در جای جای ایران سر برآورده اند که هر یک فصلی از تاریخ پربار این حوزه را روایت می کنند. از دوران باستان تا دوره اسلامی و به ویژه در عصر قاجار، سبک های معماری با ویژگی های منحصربه فرد شکل گرفته اند که هر کدام داستانی برای گفتن دارند. در میان این گنجینه های معماری، خانه های مسکونی از اهمیت ویژه ای برخوردارند؛ چرا که نمادی از زندگی روزمره، روابط اجتماعی و ذوق هنری مردمان هر دوره محسوب می شوند. عمارت هایی مانند خانه سلطان بیگم، نه تنها سازه هایی برای سکونت بوده اند، بلکه به مثابه بوم هایی برای نمایش هنر، اعتقادات و آداب و رسوم زمان خود عمل کرده اند.

این بناها، با طراحی های هوشمندانه برای مقابله با شرایط اقلیمی، استفاده از مصالح بومی و تزئینات چشم نواز، فراتر از یک سرپناه، به آثاری هنری و مهندسی تبدیل شده اند. بررسی معماری این خانه ها، پنجره ای رو به گذشته می گشاید و به ما امکان می دهد تا با سبک زندگی، ارزش ها و خلاقیت های معماران و هنرمندان آن دوران آشنا شویم. در این میان، خانه سلطان بیگم، با ویژگی های خاص خود، نمونه ای درخشان از معماری مسکونی دوره قاجار در پایتخت است که ارزش مطالعاتی فراوانی دارد.

خانه موزه بازار یا عمارت سلطان بیگم تهران

عمارت سلطان بیگم، که امروزه با نام خانه موزه بازار شناخته می شود، یکی از جواهرات پنهان در بافت کهن شهر تهران و نمونه ای شاخص از خانه های اعیانی دوره قاجار است. این بنای چشم نواز در محله تاریخی عودلاجان، واقع در شرق بازار تهران، و در منطقه ای که به محله عرب ها نیز شهرت دارد، قرار گرفته است. قدمت این عمارت به حدود ۱۵۰ تا ۲۰۰ سال پیش بازمی گردد که آن را در زمره بناهای اواخر دوره قاجار قرار می دهد و نمایانگر سبک زندگی و معماری آن دوران است. اهمیت این خانه نه تنها به دلیل ارزش معماری آن، بلکه به خاطر موقعیت مکانی آن در قلب بافت سنتی تهران و ارتباطش با تاریخچه پایتخت است.

محله عودلاجان، از قدیمی ترین و اصیل ترین محله های تهران محسوب می شود که در گذشته محل سکونت بسیاری از بزرگان، تجار و شخصیت های برجسته بوده است. این محله با کوچه های باریک و پیچ در پیچ، خانه های باصفا و بازارهایی که بوی تاریخ می دهند، بخشی جدایی ناپذیر از هویت فرهنگی تهران قدیم را تشکیل می دهد. قرارگیری عمارت سلطان بیگم در این محله، بر اهمیت تاریخی و فرهنگی آن می افزاید و آن را به یکی از مقاصد مهم برای علاقه مندان به معماری و تاریخ شهر تبدیل کرده است. این عمارت، گواهی بر شکوه و جلال خانه های اشرافی در دوران قاجار و نمادی از حفظ و احیای میراث فرهنگی پایتخت است.

نام گذاری این بنا به «خانه موزه بازار» نیز نشان دهنده ارتباط عمیق آن با بافت تجاری و اقتصادی اطرافش است. این عمارت، اکنون تحت نظر سازمان فرهنگی هنری شهرداری تهران فعالیت می کند و به عنوان «خانه فرهنگ بازار تهران» شناخته می شود. این تغییر کاربری، فرصتی فراهم آورده تا عموم مردم بتوانند از نزدیک با معماری و فضای داخلی یک خانه قاجاری آشنا شوند و از برنامه های فرهنگی و هنری که در آن برگزار می شود، بهره مند گردند. این رویکرد، به حفظ و معرفی بهتر این بنای ارزشمند کمک شایانی کرده است و آن را از یک ملک خصوصی به فضایی عمومی برای تعاملات فرهنگی تبدیل نموده است.

این عمارت، با وسعتی در حدود ۸۰۰ متر مربع، شاهدی بر ذوق هنری و مهندسی معماران عصر قاجار است که توانسته اند فضایی دلنشین و کاربردی را در دل شهر شلوغ آن زمان ایجاد کنند.

عمارت سلطان بیگم، به لطف معماری هوشمندانه و جایگاه تاریخی اش، نه تنها یک بنای دیدنی، بلکه یک گنجینه زنده از تاریخ و فرهنگ تهران محسوب می شود. از همان بدو ورود به این خانه، بازدیدکننده با تلفیقی از سنت و هنر مواجه می شود که در هر گوشه و کنار آن جلوه گر است. این خانه، با حفظ اصالت خود در میان هیاهوی شهر مدرن، به پناهگاهی برای دوستداران تاریخ و معماری تبدیل شده است و فرصتی برای تجربه ای متفاوت از پایتخت فراهم می آورد. حفظ و نگهداری از چنین بناهایی، تضمین کننده ارتباط نسل های آینده با گذشته پربار این سرزمین است.

تاریخچه عمارت

سرگذشت عمارت سلطان بیگم، که امروزه به عنوان خانه موزه بازار شناخته می شود، داستانی پرفراز و نشیب از تغییر و تحول در طول سالیان متمادی است. این بنای شگفت انگیز که شاهد رویدادهای بسیاری در قلب تهران بوده است، ابتدا متعلق به شخصیتی به نام «سلطان بیگم» بود. بر اساس اطلاعات موجود و نقل قول ها، سلطان بیگم یکی از نزدیکان ناصرالدین شاه قاجار و برخی منابع او را عمه ناصرالدین شاه معرفی کرده اند. این انتساب به خاندان قاجار، اهمیت تاریخی و جایگاه اجتماعی بالای صاحب اولیه عمارت را نشان می دهد و بر اعتبار آن می افزاید. زندگی در چنین خانه هایی، نشانه ای از موقعیت ممتاز اجتماعی و قدرت در آن دوران بوده است.

پس از دوران اولیه، مالکیت عمارت دستخوش تغییراتی شد. در سال ۱۳۱۲ شمسی، بیگم شجاعی، این عمارت با شکوه را به یکی از فرزندان خود به نام تقی شجاعی واگذار کرد. این انتقال مالکیت، بخشی از روند طبیعی تغییر و تحول در املاک بزرگ آن زمان بود. سپس، در سال ۱۳۲۶ شمسی، تقی شجاعی نیز خانه را به خانواده «نیرنما» فروخت. این خانواده که به خوش ذوقی و بصیرت شهره بودند، نقش بسیار مهمی در حفظ و نگهداری این میراث ارزشمند ایفا کردند. آنها با وجود انجام بازسازی و مرمت های لازم برای پایداری بنا، با درایت و احترام به اصالت معماری، از دست بردن در بخش های حساس و ارزشمند عمارت، به ویژه تالار آیینه و حوض خانه، خودداری کردند.

تصمیم خانواده نیرنما برای حفظ عناصر اصیل عمارت، به ویژه تزئینات نفیس آینه کاری و حوض خانه، نشان دهنده درک عمیق آن ها از ارزش های فرهنگی و هنری این بنا بود. آن ها این اقدام را به دلیل حفظ میراث فرهنگی و آثار ارزشمند آن قلمداد کردند که این رویکرد، در آن زمان که بسیاری از بناهای تاریخی دستخوش تغییرات گسترده و گاه مخرب می شدند، بسیار ستودنی است. این نگاه مسئولانه، عمارت سلطان بیگم را از گزند تحولات مصون داشت و امکان انتقال زیبایی های اصیل آن را به نسل های بعدی فراهم آورد. این دوره از مالکیت، نقطه عطفی در تاریخچه حفظ این بنا محسوب می شود.

یکی از نکات جالب توجه در تاریخچه این عمارت، سکونت استاد شهرام ناظری، خواننده برجسته موسیقی سنتی ایران، به مدت دو سال در این خانه به همراه خانواده اش بوده است. این اتفاق، به خودی خود، بر جذابیت و شهرت عمارت می افزاید و نشان دهنده فضای هنری و فرهنگی این مکان در طول زمان است. همچنین، گفته می شود که استاد ناظری در همین دوره، یکی از سازهای با ارزش خود را از خانواده نیرنما هدیه گرفته است، که این خود به داستان های پیرامون این خانه تاریخی عمق بیشتری می بخشد. این رویدادها، عمارت سلطان بیگم را نه تنها به یک مکان تاریخی، بلکه به محلی با خاطرات فرهنگی و هنری گره می زند.

در نهایت، این عمارت باشکوه به سازمان فرهنگی هنری شهرداری تهران واگذار شد و اکنون به عنوان خانه فرهنگ بازار تهران فعالیت می کند. این تغییر کاربری، امکان دسترسی عموم مردم را به این بنای ارزشمند فراهم آورده و آن را به محلی برای برگزاری رویدادهای فرهنگی، هنری و آموزشی تبدیل کرده است. این اقدام، گامی مهم در جهت حفظ و احیای میراث فرهنگی شهر تهران و معرفی آن به نسل های جدید است. خانه موزه بازار، به این ترتیب، نه تنها یک بنای تاریخی، بلکه یک مرکز فعال فرهنگی است که همچنان به حیات خود ادامه می دهد و روایتگر داستان های گذشته برای آینده است.

معماری عمارت

معماری عمارت سلطان بیگم، شاهکاری از دوران قاجار است که با ترکیب هوشمندانه عناصر سنتی و نوآوری های زمان خود، فضایی دلنشین و کاربردی را خلق کرده است. این عمارت که مساحتی در حدود ۸۰۰ متر مربع را در بر می گیرد، اکنون به عنوان خانه فرهنگ بازار تهران شناخته می شود و زیر نظر سازمان فرهنگی هنری شهرداری تهران به فعالیت می پردازد. طراحی پلان این خانه به صورت «یو» شکل (U) است که یکی از ویژگی های بارز معماری مسکونی ایرانی، به خصوص در خانه های بزرگ و اشرافی، محسوب می شود. این نوع طراحی، امکان ایجاد یک حیاط مرکزی وسیع و محصور را فراهم می آورد که قلب تپنده خانه به شمار می رود.

ورودی اصلی عمارت در ضلع شرقی قرار دارد و از طریق آن می توان به فضای داخلی دسترسی پیدا کرد. سه ضلع دیگر ساختمان، حول این حیاط مرکزی شکل گرفته اند و فضاها و اتاق های مختلفی را در خود جای داده اند. این آرایش، ضمن ایجاد محرمیت و آرامش در فضای داخلی، نور و تهویه مناسب را برای تمامی بخش ها فراهم می آورد. حیاط ساختمان به صورت یک گودال باغچه طراحی شده است؛ به این معنا که سطح حیاط، پایین تر از سطح کوچه و خیابان اطراف قرار دارد. این ویژگی، علاوه بر افزودن به زیبایی بصری و ایجاد حس عمق، در کاهش دمای محیط در فصول گرم و حفظ رطوبت نیز نقش بسزایی داشته است. دسترسی به این حیاط از طریق ۱۳ پله که به دقت تعبیه شده اند، امکان پذیر است.

در مرکز حیاط و در مقابل پله ها، یک حوض مستطیل شکل کوچک قرار گرفته است. این حوض، عنصری جدایی ناپذیر از معماری باغ و خانه های ایرانی است که علاوه بر زیبایی، به تلطیف هوای حیاط و ایجاد حس طراوت کمک می کند. صدای دلنشین آب و بازتاب نور در سطح آن، فضایی آرامش بخش را به وجود می آورد. ساختمان های قرار گرفته در سه سمت حیاط، دارای نمای آجری هستند که یکی از مصالح اصلی و پرکاربرد در معماری قاجار محسوب می شود. استفاده از آجر در نماسازی، علاوه بر استحکام و دوام، به دلیل رنگ و بافت طبیعی اش، زیبایی خاصی به بنا می بخشد.

پنجره های بزرگ چوبی با ارسی های مشبک یا ساده، از دیگر ویژگی های بارز این عمارت هستند که نشانه ای از ساخت عمارت های دوره قاجاریه است. این پنجره ها، علاوه بر تامین نور کافی برای فضاهای داخلی، با طرح های هندسی و گره چینی های ظریف خود، به تزئینات نما می افزایند و ارتباطی بصری بین فضای داخلی و حیاط برقرار می کنند. در معماری قاجار، توجه به جزئیات و استفاده از عناصر تزئینی مانند گچ بری های ظریف و کاشی کاری های هفت رنگ (که البته در این خانه ممکن است کمتر به چشم بخورد و بیشتر در بناهای عمومی مانند مساجد و مدارس رایج بود، اما در خانه های اعیانی نیز کاربرد داشت)، بسیار رایج بود. این عناصر، نه تنها جنبه زیبایی شناختی داشتند، بلکه اغلب دارای مفاهیم نمادین و فرهنگی نیز بودند.

در کنار زیبایی های ظاهری، معماری عمارت سلطان بیگم به جنبه های عملکردی و اقلیمی نیز توجه ویژه ای داشته است. سیستم های تهویه طبیعی مانند بادگیرها که در بخش های بعدی به تفصیل به آن پرداخته خواهد شد، و نیز طراحی حیاط مرکزی به عنوان یک ریه تنفسی برای خانه، همگی نشان از دانش مهندسی معماران آن دوران دارد. این عمارت، با حفظ بسیاری از ویژگی های اصیل خود، امکان مطالعه و درک عمیق تری از سبک زندگی و هنر معماری در عصر قاجار را برای پژوهشگران و علاقه مندان فراهم می آورد. این بنا، تنها یک خانه نیست، بلکه یک سند زنده از تاریخ معماری تهران است.

تالار آیینه

تالار آیینه در عمارت سلطان بیگم، بدون شک یکی از برجسته ترین و چشم نوازترین بخش های این خانه تاریخی است که جلوه ای بی نظیر از هنر و ذوق معماری قاجار را به نمایش می گذارد. این تالار، که در مرکز ساختمان غربی عمارت قرار گرفته است، نقش محوری در فضاسازی داخلی ایفا می کند و اغلب به عنوان فضایی برای پذیرایی از مهمانان ویژه و برگزاری مراسم رسمی مورد استفاده قرار می گرفته است. موقعیت استراتژیک این تالار در قلب بنا، نشان دهنده اهمیت آن در سلسله مراتب فضایی خانه است. در بالای این تالار، بادگیرهایی قرار دارند که نقش سیستم های سرمایشی طبیعی را ایفا می کردند و هوای خنک را به داخل تالار و اتاق های مجاور هدایت می کردند. اتاق های بادگیر نیز در دو سوی تالار آیینه قرار گرفته اند که این طراحی، کارایی سیستم تهویه را به حداکثر می رساند.

ویژگی اصلی و برجسته تالار آیینه، آینه کاری های زیبا و خیره کننده آن است که به شکل «قطاربندی» و «مقرنس» اجرا شده اند. قطاربندی، به ردیف های منظم و موازی از قطعات آینه گفته می شود که با دقت و ظرافت در کنار هم قرار گرفته و سطوح را پوشانده اند. مقرنس نیز، یکی از پیچیده ترین و زیباترین عناصر تزئینی در معماری اسلامی و ایرانی است که با ایجاد فرورفتگی ها و برآمدگی های پله وار، جلوه ای سه بعدی و عمیق به فضا می بخشد. آینه کاری با این تکنیک ها، نه تنها به زیبایی بصری تالار می افزاید، بلکه با بازتاب نور، فضایی روشن و درخشان ایجاد می کند که حس وسعت و شکوه را القا می کند.

در کنار آینه کاری های درخشان، تالار آیینه با نقاشی های دیواری نیز تزئینات شده است. این نقاشی ها شامل طرح های گیاهی و بته جقه ای هستند که از طبیعت الهام گرفته شده اند و همچنین طرح هایی که نشان دهنده تاثیر نقاشی اروپایی در آن دوران است. ترکیب این دو سبک، نشان دهنده تبادل فرهنگی و هنری بین ایران و اروپا در عصر قاجار است. نقاشی های گیاهی، حس طراوت و سرسبزی را به فضای داخلی می آورند، در حالی که نقاشی های با الهام از سبک اروپایی، جلوه ای مدرن تر و متفاوت به تالار می بخشند. این ترکیب هنری، شاهدی بر ذوق و سلیقه هنرمندان و سفارش دهندگان آن دوران است.

درهای چوبی این تالار نیز به خودی خود اثری هنری محسوب می شوند. این درها دارای طرح هایی از سبزه زارها و مناظر طبیعی هستند که به دقت و با ظرافت بر روی چوب کنده کاری یا نقاشی شده اند. این طرح ها، ادامه دهنده مضامین طبیعت گرایانه در تزئینات داخلی هستند و ارتباط بین فضای داخلی و طبیعت بیرون را تقویت می کنند. استفاده از چوب در درها و پنجره ها، علاوه بر جنبه کاربردی، به دلیل بافت و رنگ طبیعی اش، گرمای خاصی به فضا می بخشد و هارمونی زیبایی با سایر عناصر تزئینی ایجاد می کند.

تالار آیینه عمارت سلطان بیگم، نمادی از اوج هنر و معماری دوره قاجار است که در آن، هنرمندان با استفاده از مصالح و تکنیک های مختلف، فضایی بی نظیر و باشکوه خلق کرده اند. این تالار، نه تنها یک فضای زیبا برای نمایش، بلکه یک گنجینه فرهنگی است که داستان های متعددی از زندگی، هنر و تاریخ آن دوران را روایت می کند. حفظ و مرمت این بخش از عمارت، اهمیت بالایی در نگهداری از میراث فرهنگی تهران دارد و به نسل های آینده امکان می دهد تا از نزدیک با شکوه معماری قاجار آشنا شوند.

سوالات متداول

سبک معماری خانه سلطان بیگم چیست؟

سبک معماری خانه سلطان بیگم، نمونه ای شاخص از معماری دوران قاجار است. این سبک با ویژگی هایی چون استفاده از پلان های U شکل، حیاط مرکزی گودال باغچه، نمای آجری، پنجره های چوبی بزرگ و تزئینات داخلی غنی نظیر آینه کاری، گچ بری و نقاشی های دیواری شناخته می شود. این عمارت، تلفیقی از سنت های معماری ایرانی و برخی تأثیرات اروپایی را به نمایش می گذارد.

عمارت سلطان بیگم در کجا قرار دارد؟

عمارت سلطان بیگم در شهر تهران، در محله تاریخی عودلاجان واقع شده است. این محله که به محله عرب ها نیز شهرت دارد، در شرق بازار تهران قرار گرفته و یکی از قدیمی ترین و اصیل ترین بافت های شهری پایتخت محسوب می شود که خانه های تاریخی متعددی را در خود جای داده است.

تاریخ ساخت عمارت سلطان بیگم چه زمانی است؟

قدمت عمارت سلطان بیگم به حدود ۱۵۰ تا ۲۰۰ سال پیش بازمی گردد که آن را در اواخر دوره قاجار قرار می دهد. این خانه در طول زمان دستخوش تغییر مالکیت شده است؛ به عنوان مثال، در سال ۱۳۱۲ شمسی به تقی شجاعی و در سال ۱۳۲۶ شمسی به خانواده نیرنما واگذار شده است.

نام دیگر خانه سلطان بیگم چیست؟

خانه سلطان بیگم امروزه با نام «خانه موزه بازار» شناخته می شود. این عمارت همچنین به عنوان «خانه فرهنگ بازار تهران» فعالیت می کند و تحت نظر سازمان فرهنگی هنری شهرداری تهران قرار دارد و میزبان رویدادهای فرهنگی و هنری است.

چه بخش هایی از عمارت سلطان بیگم شهرت دارند؟

از جمله بخش های شهرت یافته عمارت سلطان بیگم می توان به حیاط مرکزی آن که به صورت گودال باغچه طراحی شده، حوض مستطیل شکل در مرکز حیاط، و به ویژه تالار آیینه آن اشاره کرد. تالار آیینه با آینه کاری های نفیس به شیوه قطاربندی و مقرنس، و همچنین نقاشی های دیواری گیاهی و اروپایی، از مهم ترین جلوه های هنری این عمارت محسوب می شود.