چرا این ها را به رئیسی نگفته اید؟

برخی از ضرب المثل های ایرانی حکمت آموز است و بنظر می رسد حکمای ایرانی در سختی ها چنین حکمت هایی را بیان کرده اند ، از جمله اینکه گفته اند “عاقلان را یک اشارت بس است”. با توجه به انتخابات پیش رو و وعده های کاندیداهای دوره چهاردهم ریاست جمهوری گفتنی است آقایانی که چنین وعده هایی داده اند از یارانه طلایی گرفته تا زمین رایگان ،بنزین رایگان و الی آخر این سوال را در ذهن متبادر می کند که آیااین آقایان در دولت و مجلس بعنوان مسئول بوده اند یا نبوده اند ،تصمیم گیر و تصمیم ساز بوده اند یا نبوده اند ؟اگر نبوده اند چگونه باید اعتماد کرد و به اینها مسئولیت داد و اگر بوده اند و اثرگذار نبوده اند و یا به رئیس دولت مشاوره نداده اند که بایست یادآور شد، کم فروشی کرده اند چرا که در دولت بودند و کنار رئیس جمهور نشستند ولی این طرح ها را به رئیس جمهور نگفته اند.

در هر حالت کسانی که چنین طرح هایی را می دهند دست اندر کار کشور بودند ،رئیس مجلس بودند ،رئیس بنیاد شهید بودند ،عضو دولت بودند و در جلسات دولت شرکت کردند .سوال این است که اگر امکان اجرایی وجود داشت چرا این طرح ها را به رئیس جمهور فقید ندادند.نکته دوم این است که وقتی کشور در پرداخت همین یارانه ها دچار مسئله ومشکل است و عملا نزدیک ۹۰ درصد بودجه عمومی کشور صرف هزینه های جاری و ۱۰ درصد صرف پروژه های عمرانی می شود با چه منطقی می خواهند ۲۰گرم طلا را به ۲۶ میلیون خانوار بدهند ؟آیا حساب کرده اند که ۲۰ گرم ضربدر ۲۶ میلیون خانوار می شود ۵۰۰ تن طلا که وجود ندارد و اگر طلا و اعتباری می خواهند بدهند این ۲۰ گرم ضربدر ۲۶ میلیون خانوار نصف بودجه عمومی کشور می شود.

نکته مهم تر دیگر، اینکه آیا این همه زمین در کشور وجود دارد که اینها به دولت سیزدهم پیشنهاد ندادند که رایگان به مردم بدهد،چرا به دولتی که همسو بوده و اتفاقا از آن حمایت همه جانبه هم کرده اند این پیشنهاد را نداده اند .یکی پیشنهاد داده مرزهای افغانستان و پاکستان را دیوار کشی می کند ،طول این مرز ۱۸۰۰ کیلومتر است ،آیا با این دیوار کشی مشکل اتباع بیگانه حل می شود ؟سوال این است که ایا این اتباع بیگانه از مرزهای غیررسمی می آیند یا از مرزهای رسمی؟آیا دسترسی به همین اتباع داخل کشور خیلی سخت است که تعیین تکلیف بشوند؟

بنظر می رسد بعید است مردم این وعده وعید ها را باور کنند ،مردم بواسطه فضای مجازی به اطلاعات دسترسی دارند و سوال مردم این است که این وعده ها اگر کارساز بود آن یارانه ۴۵ هزار تومان سال ۸۹کارساز می شد.مگر یارانه سال ۸۹پرداخت نشد که مردم پول را در یک حسابی بگذارند دست نزنند و برای نوه های خودشان نگه دارند ،آیا آن وعده های سال ۸۹ بر اساس آنچه که در آنزمان وعده داده شد تحقق پیدا کرد؟آن ۴۵ هزار تومان در زندگی مردم اثر گذار بود؟سوال ساده تر اینکه آیا امروز این یارانه ۳۰۰،۴۰۰ هزار تومانی در زندگی مردم اثر گذار است؟بین دو گزینه که مردم یارانه دریافت کنند و یا برای فرزندانشان شغل ایجاد شود و اینکه یارانه دریافت کنند یا تورم یک رقمی بشود و یا یارانه دریافت کنند یا اینکه قیمت مرغ وتخم مرغ و مسکن معقول بشود کدام را انتخاب می کنند . یارانه مسکن است ،درمان نیست.

اقتصاد ایران بیمار است و نباید برای این بیمار مرتبا مسکن تزریق کرد،اگر این مسکن ها ادامه پیدا کند بیمار به مسکن اعتیاد پیدا می کند .راه درست این است که بیمار درمان بشود ،درمان کار سختی است و عوارض و نارضایتی دارد ،ممکن است محبوبیت نیاورد. در نتیجه آنچه که از برخی از کاندیداها می شنویم گویای این است که آنها به دنبال این هستند که یک رضایت کاذب کوتاه مدت ایجاد بکنند در حالی که جراحی اقتصاد ممکن است رضایت بخش نباشد لذا مسابقه می دهند در دادن یارانه وامکانات رایگان و توزیع ثروت و هیچ کس به فکر تولید ثروت نیست و فقط می خواهند ثروت موجود را تقسیم کنند . همه ما می دانیم این ثروت و درآمدهای موجود یک روزی به اتمام می رسد و باید به فکر تولید ثروت بود و نه صرفا توزیع ثروت.

اقتصاددان

۲۱۲۱۲

خروج از نسخه موبایل