چه کسانی مقصر سقوط بانک‌های آمریکا هستند؟

آمریکا

بانک سیلیکون‌ ولی و بانک سیگنچر ایالات‌متحده آمریکا با سرعتی عجیب ورشکست شدند و هجوم عده زیادی از سپرده‌گذاران در یک زمان به‌ منظور خارج ‌کردن سرمایه‌های خود از بانک ورشکسته بی‌سابقه بود.

به گزارش اینترنشنال نیوز به نقل از اکونومیک، بانک سیگنچر که دفتر مرکزی آن در نیویورک است ۱۱۰ میلیارد دلار دارایی و هشت میلیارد دلار سهام داشت و بعد از آن که مشتریان با وحشت سپرده‌های خود را برداشت کردند، با مشکل مواجه شد.

این بانک توسط وزارت خدمات مالی ایالت نیویورک در ۱۲ مارس، روز یکشنبه بسته شد زیرا بانک نشان داد که قادر به بهبود وضعیت مالی خود قبل از صبح دوشنبه نیست.

از آنجایی که وحشت بحران بانکی به آتش تمام عیار تبدیل شد، پس از آن چهارمین بانک ایالات‌متحده یعنی فرست ریپابلیک، یک بانک با خدمات کامل و شرکت مدیریت ثروت شاهد سقوط بیش از ۲۰ درصد سهام خود در ۱۵ مارس بود.

در کمتر از ۲۴ ساعت، در مجموع ۱۱ غول بزرگ بانکی ایالات‌متحده مانند بانک آمریکا، سیتی گروپ، جی پی مورگان چیس، ولز فارگو، گلدمن ساکس و مورگان استنلی به میزان ۳۰ میلیارد دلار سپرده برای نجات بانک فرست ریپابلیک ریختند.

چه کسانی مسئول سقوط بانک‌های آمریکا هستند؟

بحران‌های ناگهانی نیازمند قربانیان آنی هستند. پس از مرگ سریع چهار بانک در ایالات‌متحده، همه نگاه‌ها به سمت‌ رهبران این موسسات بانکی معطوف شد.

بسیاری از تحلیلگران فقدان مدیریت، رهبری موثر، شیوه‌های مدیریت فاسد و ناتوانی مدیران ارشد در پیش‌بینی تاثیر بالقوه آشفتگی در بازار کریپتو در سال گذشته را مقصر دانستند.

رئیس‌جمهور ایالات‌متحده، جو بایدن به آمریکایی‌ها اطمینان داد که سیستم بانکی و سپرده سپرده‌گذاران ایالات‌متحده ایمن است و در ۱۳ مارس قول داد هیچ ضرری متوجه مالیات‌دهندگان نخواهد شد.

وی در ادامه تاکید کرد: از سرمایه‌گذاران و بانک‌ها حمایت نمی‌شود، آنها آگاهانه ریسک کردند و وقتی ریسک نتیجه ندهد سرمایه‌گذاران پول خود را از دست می‌دهند و سرمایه‌داری اینگونه است.

به هر حال، بایدن، معاون رئیس‌جمهور دولت باراک اوباما، رئیس‌جمهور سابق بود که در سال ۲۰۰۸ در سیستم مالی که مقررات مالی سختگیرانه‌تری را در وال استریت تصویب کرد، از بحران عبور کرد.

با این حال، به گفته آدام اسمیت، فیلسوف اسکاتلندی قرن هجدهم که به‌طور گسترده به عنوان «بنیان‌گذار اقتصاد مدرن» یا «پدر سرمایه‌داری» لقب گرفته است، شعار نهفته در سرمایه‌داری؛ «جاه‌طلبی فردی در خدمت خیر عمومی است».

وی در کتاب معروف خود به نام تحقیقی درباره ماهیت و علل ثروت ملل که در سال ۱۷۷۶ منتشر شد چنین نوشت: «هر جا که دارایی بزرگ باشد، نابرابری بزرگی وجود دارد. برای اینکه یک مرد بسیار ثروتمند شود، حداقل باید ۵۰۰ فقیر وجود داشته باشد و ثروت عده‌ای معدود مستلزم فقدان تعداد زیادی است».

انتهای پیام

خروج از نسخه موبایل