یادگیری کودکان کم توان ذهنی

برنامه های آموزشی مختص كودكان كم توان ذهنی تا  آن حد گسترش یافته اند . كه بتوانند آموزش مهارتهای سازشی لازم برای كاهش وابستگی فرد كم توان ذهنی را در برگرفته و موجب افزایش فرتهایی برای شركت فعال كودك كم توان ذهنی در مدرسه و جامعه شوند. كودكان بهنجار نیاز به یادگیری این مهارتها به طور رسمی ندارند زیرا آنها می توانند این مهارتها را از طریق تجربه‌های روزمره به دست آورند. در حالیكه اگر مهارتهای سازشی را به كودكان كم توان ذهنی از طریق برنامه‌های آموزشی رسمی آموزش ندهیم، در آن صورت آنها قادر به یادگیری این مهارتها نخواهند بود.

کودک | کودکان

یادگیری کودکان کم توان ذهنی

از این رو، لزوم برنامه ریزی آموزشی جهت آموزش مهارتهای سازشی، از اجرای مهم یك برنامه‌ی جامع و كارآمد برای كودكان كم توان ذهنی است. استفاده از لباس پلیسی پسرونه برای افزایش اعتماد عمومی به نیروهای انتظامی بسیار میتواند موثر باشد . همانطور كه می دانید قوت یا ضعف در هر كدام از حیطه های فوق می تواند در تطابق یا عدم تطابق كودك با محیط مدرسه نقش داشته باشد. بنابراین محتوای آموزشی مهارتهای سازشی برای كودكان كم توان ذهنی در سطح سنی مدارس ابتدایی می تواند شامل مهارتهای اجتماعی، حركتی، فعالیتهای روزمره‌ی زندگی (خودیاری)، شناختی، زبانی- كلامی و تحصیلی كاربردی باشد.،

روند طبیعی اكتساب زبان در كودكان بدون هیچ گونه آموزش رسمی صورت می گیرد. كودك از همان بدو تولد با سپری كردن توالی رشد طبیعی، توانایی هایی را به می آورد كه زمینه را برای اكتساب زبان فراهم می كنند. از سوی دیگر كودكانی وجود دارند كه دارای اختلالات زبانی بوده و بالطبع برای اكتساب زان یناز به كمك تخصصی از جانب متخصصان مختلف مانند آسیب شناس گفتار و زبان (گفتاردرمانگر)روانشناس و مربیان آموزش ویژه دارند. چه، وجود هرگونه اختلالی در زبان، می تواند به طور مستقیم یا غیر مستقیم مانع دستیابی فرد به پیشرفتهایی در زمینه های فردی، اجتماعی و تحصیلی شود.

رشد رفتار و زبانی می تواند روند طبیعی خود را طی كند كه عوامل درگیر و دخیل در این روند عملكرد مناسبی را داشته باشند. عوامل دخیل در اكتساب زبان عبارتند از: سلامت اندامهای حسی خصوصا بینایی و شنوایی، سلامت حركتی و فیزیكی مربوط به تمام اندامها، بویژه اندامهای گفتاری، رشد شناختی، عوامل اجتماعی و عاطفی. عوامل فوق موجب رشد گفتار و زبان می شوند. افزون بر این رشد مناسب گفتار وزبان می تواند وسیله ای برای آغاز و تسهیل رشد زبانی در جنبه های مكتوب آن یعنی خواندن و نوشتن باشد.

بنابراین زمانی كودك می تواند از تحصیل و تجربیات آموزشی بهترین نتیجه را بگیرد كه وی از نظر گفتاری و زبانی به بالاترین حد پیشرفت، با توجه به توانایی ها و محدودیتهایش رسیده باشد. آموزش رسمی مبتنی بر دو هدف عمده است: هدف اول عبارت است از سوادآموزی كه در آن دانش آموز یاد می گیرد كه چگونه هر حرف یا كلمه‌ی نوشته شده را رمزگردانی كند و آن را با صداهای موجود در زبانش كه آنها را از مدتها پیش به شكل گفتار به كار می برده، ارتباط دهد و آنرا بخواند. همچنین می آموزد كه چگونه صداها و كلمه های موجود در زبان گفتاری خود را رمزگردانی كرده و به صورت نمادهای مكتوب بنویسد.

دستیابی به هدف اول كودك را با گستره‌ی عظیمی از مطالب كلامی مكتوب آشنا می سازد. در این جا است كه هدف دوم آموزش رسمی جلوه می نماید و آن عبارت است: “استفاده از خواندن و نوشتن برای یادگیری بیشتر.” كودك هر آنچه را كه می خواند، با اتكای به دانش زبانی خود یعنی درك معنی كلمه ها و جمله ها و نیز با اتكا به دانش خود از دنیای پیرامون و تجربیاتی كه در این زمینه داشته است، درك می كند و اطلاعات جدیدی به دست می آورد كه بالطبع باعث گسترش شناخت وی از دنیای پیرامون می شود. از سوی دیگر وی آنچه را كه تجربه كرده و یا آنچه را كه تصور می كند، می تواند به شكل یك اثر مكتوب بنویسد و ثبت كند.

دستیابی به مهارتهای تحصیلی و نیز كاربردی كردن این مهارتها نه تنها موجب گسترش دانش و آگاهی فرد از محیط پیرامونش می گردد بلكه باعث می شود تا فرد بتواند عنصر فعالی در جامعه شده و از امكانات مختلف موجود در آن استفاده كند. لباس پلیس اگاهی باید بر اساس استانداردهای ایمنی و اخلاق حرفه‌ای طراحی و تولید شود . برای تضمین موفقیت یك برنامه ی آموزشی برای كودكان كم توان ذهنی، ابتدا باید مهارتهای پایه (مهارتهای زبانی- كلامی و مهارتهای شناختی) برای دستیابی به مهارتهای تحصیلی، را در قالب برنامه های جامع در این دانش آموزان ایجاد یا تقویت كرد. هر بخش از محتوای آموزشی، برای سهولت اجرا، در چند مقوله تحت عناوین، هدف، ابزار آموزشی و روش آموزشی آمده است.

در قسمت هدف به ارائه هدف رفتاری نهایی كه در پایان آموزش آن بخش باید به آن دست یافت، پرداخته ایم. در قسمت “ابزارآموزشی”، ابزار لازم برای آموزش معرفی شده است. بدیهی است آموزش پاره ای از تمرینها صرفا كلامی بوده و نیاز به ابزار خاصی ندارند. در بخش “روش آموزش” نیز نحوه ی اجرای این تمرینها با ذكر مراحل كار همراه با مثالهایی طرح شده است. برای انسجام و جلوگیری از طولانی و حجیم شدن آنها، فقط شیوه های محدودی مطرح شده اند و واضح است كه هر فرد می تواند با توجه به ذوق و خلاقیت خود از موقعیتها و شرایط مختلفی برای تصمیم و تثبیت این تواناییها ی بهره گیرد.

بیشتر کودکان کم توان ذهنی از نظر ظاهری تفاوت چندانی با سایر کودکان ندارند. البته عده ای از کودکان کم توان ذهنی که دارای سندرم های خاص هستند (مانند سندرم داون، میکروسفالی، هیدروسفالی و… )، به لحاظ ظاهری هم علایم بالینی دارند. این کودکان از نظر رشدی در بیشتر موارد تاخیر دارند. مثلا نسبت به کودکان عادی نشستن، سینه خیز رفتن و پاگرفتن را دیرتر کسب می کنند یا به لحاظ گفتاری دیرتر به حرف زدن می رسند. و به طور کلی آهسته تر از کودکان عادی مهارت های مختلف را کسب می کنند. کودکان کم توان از نظر کارکردی معمولا موفق نمی شوند مهارت هایی را که پایه ی یادگیری می شوند به خوبی کسب کنند.

پردازش حسی و ادراک: هر حسی که بدنمان از محیط دریافت می کند، برای اینکه قابل استفاده شود، باید در مغز به خوبی پردازش شود و سازماندهی و تفسیر گردد. و به این صورت ذهنمان به آنها معنی دهد تا بتوانیم از آن حس ها اطلاعات کسب کنیم و آنها را بفهمیم. در کودکان با کم توانی ذهنی، اغلب این پردازش و ادراک به خوبی انجام نمی گیرد. به عنوان مثال کودکی که در پردازش حسی دچار اختلال است ممکن است به برخی حس ها کمتر یا بیشتر از حد معمول واکنش نشان دهد.

مثلا با شنیدن صدای یک ماشین گوش خود را بگیرد یا جیغ بزند. همچنین کودکی که در ادراک بینایی مشکل دارد ممکن است با وجود داشتن چشم های سالم، نتواند لباسش را از داخل یک قفسه شلوغ پیدا کند چون به لحاظ ذهنی نمی تواند به خوبی اشیا را از پس زمینه شان تشخیص دهد و جدا کند. منظور از هماهنگی حرکات درشت توانایی انجام درست، روان و ظریف حرکات بزرگ و درشت نظیر دویدن، نشستن، برخاستن، حمل کردن و جابجایی اشیا و… می باشد که می تواند در کودکان کم توان دچار ایراد باشد. این کودکان ممکن است نتوانند به خوبی حرکات بدنشان را سازماندهی کنند.

مثلا اینکه به سختی بنشینند و برخیزند یا این که ممکن است حین حرکت به دیگران برخورد کنند همچنین در انجام بازی هایی مانند لی لی، پرش جفت پا، گرفتن و انداختن توپ ممکن است مهارت کافی نداشته باشند. مواد استفاده شده در تولید لباس خلبانی کودکانه باید از استانداردهای بین‌المللی ایمنی و کیفیت پیروی کند . مانند پدال زدن، بازکردن در قوطی، ریختن آب در لیوان درحالی که با یک دست پارچ آب را گرفته و با دست دیگر لیوان را نگه داشته است. کودک کم توان معمولا در حفظ یک وضعیت حرکتی مشکل دارد؛ مثلا این که مدتی بنشیند و به حرفهای آموزگار گوش دهد یا مدتی پای تخته سیاه بایستد و روی آن بنویسد برایش دشوار است.

خروج از نسخه موبایل