ابراز علاقه خاص یک دانشجو به مقام معظم رهبری

گزارش اختصاصی آنا از حاشیه‌ یک دیدار؛

مقام معظم رهبری

دیدار رمضانی رهبر انقلاب و تشکل های دانشجویی هر ساله برگزار می شود و دانشجویان فرصتی می‌یابند که دغدغه‌های خود را با صراحت در این جلسه مطرح کنند.

به گزارش گروه آموزش و دانشگاه خبرگزاری علم و فناوری آناراحله کاویار؛ بیست و هفتمین روز از ماه مبارک رمضان دیدار مقام معظم رهبری با جمعی از تشکل‌های دانشجویی برگزار شد. این دیدار سالانه فرصتی است تا نمایندگان تشکل‌های دانشجویی در فضایی صمیمی و البته صریح و بدون محافظه کاری نظرات، دیدگاه‌ها و انتقادات خود را در مورد مسائل مختلف اقتصادی، فرهنگی، اجتماعی و سیاسی کشور با رهبری بیان و همچنین نقشه راه عملکرد خود را از ایشان دریافت کنند. 

من نیز به این دیدار دعوت شدم و در روز موعود به محل موردنظر مراجعه و همراه با بسیاری از دانشجویان در صف منتظر بودم تا وارد حسینیه شویم. از همان‌جا دل به دریا زدم و با دانشجویان شروع به گپ و گفت کردم از استان‌ها، دانشگاه‌ها و رشته‌های مختلف آمده بودند. از دانشجوی دختری که از تبریز آمده بود، پرسیدم سخت نبود این همه راه تا تهران آمدید؟ با صراحت گفت: راه بیشتر از این هم باشد، بازهم می‌آیم!

چند دانشجوی سمنانی کمی جلوتر از من در صف ایستاده بودند از آن‌ها پرسیدم اگر این فرصت نیز به شما داده شود تا مستقیم با رهبر خود صحبت کنید چه دغدغه‌ای را مطرح می‌کردید؟ یک نفرشان گفت: مسئله نظارت بر رفتار اساتید خیلی مهم است. برخی اساتید در کلاس درس حر‌ف‌هایی می‌زنند که با اعتقادات، فرهنگ و نظام ما فاصله دارد و با اینکه مسئولین دانشگاه از نقطه نظرات آن‌ها باخبر هستند، اما کاری نمی‌کنند و اهمیتی نمی‌دهند. 

دانشجوی دیگر ناامیدی و ضعف عملکرد رسانه‌ها در جامعه را مسئله مهمی می‌دانست و گفت: اگر دستاورد مهم علمی در کشور رونمایی شود، مانور رسانه‌ای آن خیلی کم است؛ در حالی که در کشورهای غربی این‌گونه نیست و کوچک‌ترین دستاوردشان را در رسانه‌ها مدام تبلیغ و از این طریق امید را به جامعه تزریق می‌کنند. 

دانشجوی دیگر که سربند «ما ملت شهادتیم» را نیز در دست داشت مسائل فرهنگی را دغدغه خود بیان کرد و از ترویج فرهنگ تجمل‌گرایی گفت که در شبکه‌های اجتماعی، فیلم‌های خانگی، تیزر‌های تبلیغاتی و سریال‌های تلویزیون و… به شکل ملموسی نشر داده می‌شود و این تجمل‌گرایی باعث افزایش سطح توقعات جوانان از زندگی شده و تصور می‌کنند برای آغاز زندگی مشترک باید همه امکانات فراهم باشد. 

صف جلوتر می‌رفت و مراحل بازرسی را یکی بعد از دیگری طی می‌کردم. بالاخره وارد حسینیه شدم. جمعیت زیادی هنوز داخل نشده بودند، اما صف‌های ابتدایی پر شده بود، بنابراین توانستم روی صندلی‌هایی که در کنار حسینیه تعبیه شده کرده بودند بنشینم. 

دانشجویی با دختر ۵ ساله خود آمده بود. دخترک لباس سبز بلند با جوراب‌های صورتی پوشیده بود و مدام گریه می‌کرد! علت گریه‌های او را جویا شدم مادرش گفت می‌خواهد در صف‌های جلو بنشیند ولی جا نیست، به کنار نرده‌ها رفتند و از محافظ خواستند بگذارد آن‌ها عبور کنند تا در ردیف‌های جلوتر بنشیند، اما محافظ مانع شد و آن‌ها را به عقب هدایت کرد ناگهان گریه دخترک بلندتر از قبل شد و فضای حسینیه را پرکرد به دخترک گفتم چرا گریه می‌کنی؟ گفت می‌خواهم آقا را ببینم گفتم از همین‌جا که نشسته‌ایم و از این فاصله ایشان دیده می‌شوند گفت نه! می‌خواهم از جلو ایشان را ببینم. 

 مدتی گذشت و دوباره دخترک و مادرش به مأمور امنیتی مراجعه کردند این بار به آن‌ها اجازه دادند که به صف‌های جلوتر بروند. 

جمعیت هرلحظه بیشتر می‌شد و دانشجویان عکس شهدا به‌خصوص شهید زاهدی و شهید قاسم سلیمانی را در دست داشتند. برخی هم پرچم فلسطین و ایران را در کف دست‌های خود رنگ‌آمیزی کرده بودند و عده‌ای هم سربند داشتند. 

آقا دوست دارم!

حسینیه مملو از جمعیت بود و دانشجویان شعار‌های مختلفی می‌دادند و شور و هیجان فضای حسینیه را پرکرده بود. هرچند دقیقه یک‌بار دانشجویان با سر دادن شعار «ای پسر فاطمه منتظر شماییم» این‌گونه انتظار به سر آمده خود را فریاد می‌زدند و اشتیاق برای دیدار رهبر انقلاب را ابراز می‌کردند. 

فضای حسینیه در تب‌وتاب دیدار رهبر انقلاب بود و چشمان جوانان از اشتیاق برق می‌زد. بالاخره انتظار به سرآمد و رهبر عظیم‌الشأن انقلاب وارد حسینیه شدند. همه به احترام ایشان از جا برخاستند و یکپارچه با شعار‌های خود از رهبر انقلاب استقبال کردند. عده‌ای را می‌دیدم که از شدت دلتنگی و انتظار اشک شوق می‌ریختند. 

 کم‌کم فضا آرام گرفت. چشمم به گوشه‌ای از حسینیه افتاد که مسئولین رده‌بالای نظام آموزش عالی و علمی کشور نشسته و برای شنیدن حرف‌های دانشجویان آمده بودند.

قاری با صوتی زیبا قرآن را تلاوت می‌کند که مورد تمجید رهبر انقلاب و حضار قرار می‌گیرد. با اعلام مجری، نمایندگان تشکل‌ها پشت تریبون قرار می‌گیرند و با صراحت لهجه و بدون هیچ‌گونه ملاحظه‌ای، مشکلات و چالش‌های پیش روی کشور را مطرح می‌کنند؛ ازغم جانکاه غزه بگیر تا دلار ۶۰ هزارتومانی، از مشکلات معیشتی تا ایرادات نظام آموزش‌وپرورش حرف به میان آمد و دانشجویان با کف زدن صحبت‌های سخنرانان را تأیید می‌کردند. 

سرم را به سمت جمعیت می‌چرخانم. ناگهان پسر جوانی که برگه‌ای را بالای سرخود نگه‌داشته بود توجهم را جلب می‌کند و سعی می‌کنم روی کاغذ را بخوانم نوشته بود خطبه عقد! گویا این جوان درخواست داشت که رهبری خطبه عقد او را بخواند و جالب اینکه تا پایان جلسه لحظه‌ای برگه خود را پایین نیاورد! 

نمایندگان تشکل‌ها هرگاه سخنرانی‌شان تمام می‌شد به سمت رهبر انقلاب می‌رفتند و درخواست‌هایی داشتند؛ از انگشتر بگیر تا دعای ویژه برای حل مشکلاتشان و ایشان نیز با صبر و حوصله به صحبت‌های آن‌ها گوش می‌‌دادند و نکاتی را یادادشت می‌کردند.

 سخنرانی‌ نمایندگان تشکل‌ها تمام شد و رهبر انقلاب نکات ارزشمندی را ارائه دادند ایشان گفتند: کار اصلی دانشجو، درس‌خواندن است، اما در کنار آن، نگاه به مردم وجامعه و ارائه راه‌حل مشکلات جزو وظایف حتمی دانشجویان است. 

ایشان تأکید کردند: سه وظیفه اصلی دانشگاه یعنی «تربیت عالم»، «تولید علم» و «جهت دادن به تربیت عالم و تولید علم» است و دانشگاه‌های دنیا در وظیفه سوم یعنی جهت دادن به تربیت عالم و تولید علم دچار مشکل هستند و به همین علت محصولات آنها ابزار دست قدرت‌های استکباری و صهیونیستی می‌شود. 

رهبر انقلاب هنگام سخنرانی چند ثانیه سکوت کردند تا به دست نوشته‌های خود نگاهی بیندازند. در این لحظه یک دانشجوی آقا از این فرصت استفاده کرد و بلند فریاد زد «آقا دوست دارم»، رهبر انقلاب نیز در جواب او گفتند: خوش به حالتان که بنده را می‌بینید و دوست دارید، من شما نمی‌بینم، اما دوست‌تان دارم.

 

صحبت‌های رهبر انقلاب که تمام شد دانشجویان با اقامه نماز به امامت ایشان و افطاری مختصر بدرقه شدند. 

 و، اما نکته پایانی. دیدار رمضانی رهبر انقلاب و دانشجویان، بار دیگر نشان داد که جمهوری اسلامی ایران نظام مردم‌سالاری دینی است که در آن، جوانان و دانشجویان از جایگاه و منزلت بالایی برخوردارند. این دیدار همچنین نشان داد که رهبر انقلاب به گفتگوی بین نسلی و شنیدن نظرات مختلف اعتقاد دارند و از این طریق به دنبال یافتن راه‌حل برای مشکلات کشور هستند.