وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی:
وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی گفت: ادبیات ملی ادبیاتی است که به هویت ملی کمک میکند و مانع هضم یک ملت در هاضمه جهانی مدرن شود و از هویت ملی صیانت کند.
به گزارش خبرگزاری آنا، وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی در آیین اختتامیه «هفدهمین دوره جایزه ادبی جلال آلاحمد» که عصر امروز (چهارشنبه، سوم بهمن ۱۴۰۳) در کتابخانه ملی برگزار شد عنوانکرد: این جایزه در این ۱۷ سال فراز و فرودهای بسیاری را گذرانده و امروز به نقطهای رسیده که میتوان گذشته و آیندهاش را دید. وی در ادامه با تاکید بر هدفگذاری تاسیس این جایزه افزود: در هدفگذاری آئیننامه این جایزه آمده است این جایزه برای ارتقای زبان و ادبیات فارسی تاسیس میشود. در واقع سه چشم انداز این جایزه زبان فارسی، ادبیات ملی و ادبیات دینی است.
وی با اشاره به ارتقای ادبیات فارسی افزود: در اینجا لازم است که بدانیم ادبیات ملی چیست و چگونه جایزه جلال میتواند در خدمت ادبیات ملی باشد؟ منظور از ادبیات ملی، ادبیات انقطاع از ادبیات جهانی و ادبیات نژاد پرستانه نیست. ادبیات ملی ادبیاتی است که در خدمت انسجام و همبستگی ملی و همگرایی ملی قرار بگیرد. ادبیات ملی ادبیاتی است که روح وحدت را به در فضای اجتماعی منتشر کند.
وی در ادامه گفت: این ادبیات نمیتواند ادبیات تفرقهآفرین و فاصلهافزا باشد. ویژگی دوم این است که ادبیاتی است که به هویت ملی کمک میکند و مانع هضم یک ملت در هاضمه جهانی مدرن شود و از هویت ملی صیانت کند. ادبیات ملی ادبیات فرصت ساز برای اتصال این هویت در خطر شرایطی استکه خطر انقطاعها و گسستها وجود دارد. ادبیات ملی، بو و طعم تاریخ و جغرافیای یک ملت را دارد و حس بومیگرایی در آن وجود دارد. ادبیات ملی ایران از هزاران سال تاریخ و هزاران سال سابقه سرزمینی جغرافیای ایران ارتزاق میکند و از آن مایه میگیرد. از او میآموزد، اما مقلد نمیشود.
صالحی اظهار کرد: ویژگی چهارم ادبیات ملی این است که خرده فرهنگهای ملت را در درون خود قرار میدهد و خرده فرهنگها را بخشی از بافت ملیت میداند و ملت را مقابل خرده فرهنگهای درون خودش قرار نمیدهد. ادبیات ملی ادبیاتی که خرده فرهنگ اقالیم و اقوام مذاهب و ادیان را به عنوان اجزا ملی خود تلقی میکند و با آن همراهی و همسازی میکند.
وی ادامه داد: این مولفهها مولفههای ادبیات ملی هستند و جایزه جلال تاسیس شده است برای پاسداشت این ادبیات ملی که در نوشتار جلال مشهود بود. او یک ادیب ملی بود. ما میتوانیم با برخی از آرای جلال همراه و یا منتقد آن باشیم، اما او یک ادیب ملی تمام عیار بود. او آن زمان که دید حزب توده حزب توده در با همبستگی ملی فاصله پیدا میکند راه خود را جدا کرد، چون دید یک ادیب ملی با این فضای ناهمخوان با همگرایی ملی همراه شود.
وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی گفت: جلال در همه نگاشتهها و مستندنگاریهایش این تعلق به هویت ملی و ریشه دار با خود داشت که نمونه علنی آن غربزدگی است. تعلق جلال به هویت ملی، در همه آثار جلال ریشهدار است. اگر ادبیات ملی را ادبیات متاثر از رنگ و بو و تاریخ و جغرافیای ایران میدانیم چه کسی انکار میکند این طعم و بو و رنگ در آثار جلال چقدر مشهود است و اگر توجه به خردهفرهنگها را جزئی از تعلق به ادبیات ملی میدانیم باز جلال با اینکه مردمشناسی نخوانده بود چگونه به امتیازات و رنگ و بوی مردم ایران توجه داشت و در همین یادداشتهای روزانهاش که در روزنامه اطلاعات منتشر شد در اولین دفترش چگونه به زبان تاتی توجه میکند و ۱۵۰۰ واژه تاتی و ۱۵۰ جمله تاتی و قصههای تاتنشینها را یاداشت میکند.
صالحی ادامه داد: ثروت ایران فقط نفت باقیمانده از فسیلهای تاریخی نیست، ثروت ایران تنوع این کشور در اقوام، زبان، فرهنگ و آداب و رسوم است و جلال به این نکته توجه داشت که این ثروت ارزشمندتر از نفت است و این ثروتی است که انسانها آن را ساختهاند و ساخت و ساز انسانها ارزشمندتر از ساختوساز طبیعت است. جلال به این خرده فرهنگها تعلق داشت، میبینیم زمانی که به جنوب ایران رفته است با چه لذتی عبور ایل قشقایی را روایت میکند.
وی افزود: اینها مولفههایی است که جایزه جلال موظف بود به آنها توجه کند. در این روزهایی که ایران ما در مطمع نظر گرگهای درنده بوده و هست، توجه به ادبیات ملی ایرانی اهمیت زیادی دارد. ادبیات است که ایران را نگه داشته است. شاهنامه و فردوسی ایران را حفظ کردهاند و امروز هم ادبیات است که میتواند حافظ این میراث و سنت تاریخی ایران باشد. جایزه جلال در این شرایط آشوبزده منطقهای و جهانی میتواند به کمک ایران بیاید. ایرانی که افتخارات گرانباری داشته است که انسانیت به آنها مدیون است. جایزه جلال را بیشتر به ایران متصل کنیم. ایرانی که سرافراز بوده وخواهد بود