خلاصه کتاب نفاق و منافق شهید مطهری | دیدگاه جامع

خلاصه کتاب نفاق و منافق از دیدگاه شهید آیت الله مطهری ( نویسنده زهرا آشیان، فرشته سلامی )

کتاب «نفاق و منافق از دیدگاه شهید آیت الله مطهری» (تالیف زهرا آشیان و فرشته سلامی) بینش عمیقی به ماهیت پیچیده نفاق، ریشه های قرآنی و تاریخی آن و جلوه های معاصرش از منظر این متفکر بزرگ اسلامی ارائه می دهد و راهکاری برای شناخت و مقابله با این پدیده خطرناک است. این اثر ارزشمند به مخاطبان کمک می کند تا با ابعاد مختلف نفاق در طول تاریخ و در جامعه کنونی آشنا شوند.

اندیشه‌های شهید آیت‌الله مرتضی مطهری، متفکر برجسته و از معماران فکری انقلاب اسلامی، همواره چراغ راهی برای درک عمیق‌تر مسائل عقیدتی، اجتماعی و سیاسی بوده است. یکی از مهم‌ترین محورهای تامل ایشان، پدیده «نفاق» و ماهیت «منافق» است که در طول تاریخ اسلام و به ویژه در دوران معاصر، همواره به عنوان یک چالش جدی مطرح بوده است. کتاب «نفاق و منافق از دیدگاه شهید آیت الله مطهری» که توسط خانم‌ها زهرا آشیان و فرشته سلامی گردآوری و تدوین شده است، تلاشی ارزشمند برای ارائه نظام‌مند اندیشه‌های استاد شهید در این حوزه است. این اثر نه تنها به تعریف و ریشه‌یابی نفاق می‌پردازد، بلکه نقش ویرانگر آن را در بزنگاه‌های تاریخی و تجلیات نوینش در «عصر نفاق» کنونی را نیز با دقت تحلیل می‌کند.

هدف اصلی این مقاله، ارائه یک خلاصه جامع و تحلیلی از این کتاب است تا مخاطبان، اعم از دانشجویان، پژوهشگران، علاقه‌مندان به اندیشه مطهری و عموم جامعه، بدون نیاز به مطالعه کامل کتاب، با مهم‌ترین مباحث و دیدگاه‌های شهید مطهری در این زمینه آشنا شوند. این خلاصه به مثابه نقشه راهی عمل می‌کند که ابعاد مختلف نفاق را از منظر قرآنی، روایی، تاریخی و اجتماعی روشن ساخته و بصیرت لازم را برای شناخت و مقابله با آن در هر زمانه‌ای فراهم می‌آورد.

چرا شناخت نفاق از دیدگاه شهید مطهری حیاتی است؟

شهید آیت‌الله مرتضی مطهری، به عنوان یکی از روشنفکران دینی که درک عمیقی از دین و جامعه داشت، همواره بر اهمیت شناخت نفاق و خطر منافقین تأکید می‌ورزید. این پدیده پیچیده، نه تنها در تاریخ پرفراز و نشیب اسلام نقش مخربی ایفا کرده، بلکه به باور استاد، در عصر حاضر شکلی نوین و گسترده‌تر به خود گرفته است. کتاب «نفاق و منافق از دیدگاه شهید آیت الله مطهری» (تالیف زهرا آشیان و فرشته سلامی) از انتشارات موسسه انتشارات صدرا، به منزله یک منبع جامع، به تبیین دقیق این دیدگاه‌های ارزشمند می‌پردازد. این اثر کمک می‌کند تا گوشه‌ای از مجاهدت‌های فکری استاد شهید در راه تبیین انحرافات عقیدتی و توطئه‌های عملی منافقان آشکار شود.

استاد مطهری با بیان شیوا و قلم رسای خود به روشنگری در جهت افشای چهره واقعی منافقان و کشف ماهیت نفاق همت گماشت. برای او، نفاق نه تنها یک عارضه تاریخی، بلکه یک بیماری مزمن و همیشگی است که در هر دوره‌ای می‌تواند با پوششی متفاوت ظاهر شود. به همین دلیل، شناخت نفاق از دیدگاه مطهری، تنها یک بررسی تاریخی نیست، بلکه یک بصیرت‌افزایی برای درک پدیده‌های معاصر و مقابله با آن است. به گفته شهید مطهری، «عصر ما عصر نفاق است»، جمله‌ای که عمق نگاه ایشان به پیچیدگی‌های زمانه را نشان می‌دهد. این کتاب به تحلیل همین نظریه و پیام‌های آن برای جوامع امروز می‌پردازد.

مبانی و تعاریف نفاق و منافق در اندیشه مطهری

برای درک کامل پدیده نفاق، ابتدا باید به تعاریف و مبانی آن از منظر شهید مطهری رجوع کرد. ایشان با دقت و ظرافت خاصی، ریشه‌های لغوی و اصطلاحی این واژه را بررسی کرده و تفاوت‌های کلیدی آن را با مفاهیم مشابه روشن می‌سازند.

معنای لغوی و اصطلاحی نفاق

واژه «نفاق» از ریشه «نَفَقَ» به معنای «نقبی زیرزمینی زدن» یا «تونل زدن» گرفته شده است. این ریشه، تداعی‌گر فعالیت‌های زیرزمینی و پنهانی است، مانند حیواناتی که از یک سوراخ وارد شده و از سوراخ دیگر خارج می‌شوند و در ظاهر اثری از آنها نیست. در اصطلاح دینی، نفاق به معنای آن است که ظاهر انسان با باطن او متفاوت باشد؛ یعنی فرد در ظاهر خود را مسلمان و مؤمن نشان دهد، اما در باطن کافر و دشمن اسلام باشد. شهید مطهری بر این نکته تأکید دارد که نفاق، صرفاً یک کتمان عقیده نیست، بلکه نوعی تصنع و دوگانگی درونی است که با هدف ضربه زدن به جبهه حق صورت می‌گیرد. ایشان تفاوت نفاق با «کفر» را در همین پوشش ظاهری می‌دانند؛ کافر به صراحت دشمنی خود را اعلام می‌کند، اما منافق در پوشش دوست ظاهر می‌شود و از درون به تخریب می‌پردازد.

منافق کیست؟ ویژگی‌ها و ماهیت نفاق

منافق کسی است که زبان و قلب او هماهنگ نیستند؛ آنچه به زبان می‌آورد، باور قلبی او نیست. از دیدگاه شهید مطهری، بر اساس آموزه‌های قرآن و روایات، منافق ویژگی‌های بارزی دارد که او را از دیگران متمایز می‌سازد. این ویژگی‌ها شامل دروغگویی، عهدشکنی، فسادگری، سستی در جهاد، استهزاء دین، و تظاهر به ایمان است. نفاق می‌تواند درونی باشد (یعنی خود فرد به این دوگانگی آگاه است) یا بیرونی (یعنی جامعه را فریب می‌دهد). شهید مطهری با ارجاع به نهج‌البلاغه، دیدگاه امام علی (ع) را درباره منافقین تشریح می‌کند. امام علی (ع) منافقان را «شیاطین به شکل انسان» توصیف می‌کنند که در ظاهر با هم اختلاف دارند، اما در باطن بر دشمنی با حق متحد هستند. ایشان نشانه‌های منافق را در گفتار و رفتار آنان، مانند تملق، حسادت، فتنه‌انگیزی و سوء استفاده از موقعیت‌ها بیان می‌فرمایند.

یکی از نکات مهمی که استاد مطهری به آن اشاره می‌کند، تفاوت «نفاق» با «کتمان ممدوح» یا «تقیه» است. تقیه برای حفظ جان و دین در شرایط اضطرار و با حفظ ایمان قلبی صورت می‌گیرد، در حالی که نفاق، از سر دشمنی با دین و با هدف ضربه زدن به آن انجام می‌شود. همچنین، ایشان بین «نفاق قدما» و «نفاق نوین» تمایز قائل می‌شوند. نفاق قدما عمدتاً جنبه عقیدتی داشت و به پوشاندن کفر با تظاهر به ایمان مربوط می‌شد، اما نفاق نوین، ابعاد پیچیده‌تر و گسترده‌تری در حوزه‌های سیاسی، اجتماعی و فرهنگی پیدا کرده است.

ریشه‌های نفاق در منابع دینی: آموزه‌های قرآنی و نبوی

برای درک ریشه‌های نفاق و شناخت ماهیت آن، شهید مطهری به تفصیل به آیات قرآن کریم و روایات اهل بیت (ع) رجوع می‌کنند. این بخش از کتاب، مبانی نظری و بینشی برای فهم دقیق‌تر این پدیده ارائه می‌دهد.

نفاق در آیینه قرآن کریم

قرآن کریم با دقت و صراحت بی‌نظیری به معرفی منافقان و ویژگی‌های آنان پرداخته است. سوره‌هایی مانند «منافقون»، «توبه»، «بقره»، «نور»، «حدید»، «انفال» و «تغابن» سرشار از آیاتی هستند که ماهیت، اعمال، تفکرات و سرنوشت منافقان را ترسیم می‌کنند. شهید مطهری با تحلیل این آیات، ویژگی‌های روحی و رفتاری منافقین را دسته بندی می‌کند:

  • دوگانگی ظاهر و باطن: «وقتی به تو می‌رسند، می‌گویند ایمان آوردیم و وقتی با شیاطین خود خلوت می‌کنند، می‌گویند ما با شماییم و تنها آنها را مسخره می‌کنیم.» (بقره: ۱۴)
  • ایجاد فتنه و فساد: «و هنگامی که به آنها گفته می‌شود در زمین فساد نکنید، می‌گویند ما فقط اصلاح‌کننده‌ایم.» (بقره: ۱۱)
  • تردید و سستی در ایمان: «آیا نمی‌بینی کسانی را که دعوی ایمان به آنچه بر تو نازل شده و آنچه پیش از تو نازل شده است می‌کنند، می‌خواهند برای داوری به طاغوت مراجعه کنند؟» (نساء: ۶۰)
  • ترس و بزدلی: «گمان می‌کنند که هر فریادی علیه آنهاست. آنها دشمنند، پس از آنها برحذر باش!» (منافقون: ۴)
  • عهدشکنی و دروغگویی: «و از آنها کسانی هستند که با خدا عهد کردند که اگر از فضل خود به ما ببخشد، حتماً صدقه می‌دهیم و از صالحان می‌شویم. اما هنگامی که از فضل خود به آنها بخشید، بخل ورزیدند و روی گرداندند در حالی که اعراض‌کننده بودند.» (توبه: ۷۵-۷۶)

قرآن کریم به صراحت هشدار می‌دهد که منافقان در عذاب دردناکی گرفتار خواهند شد و جایگاهشان در «اسفل السافلین» جهنم است.

نفاق در آینه روایات اهل بیت (ع)

علاوه بر آیات قرآن، روایات پیامبر اکرم (ص) و ائمه معصومین (ع) نیز نقش مهمی در تبیین حقیقت نفاق و شناسایی علائم منافقان دارند. شهید مطهری با استناد به این روایات، تصویری جامع از منافق ارائه می‌دهند. برای مثال، از پیامبر اکرم (ص) نقل شده است که «سه چیز است که هر که در او باشد، او منافق است؛ هرچند نماز بخواند و روزه بگیرد و گمان کند مسلمان است: چون سخن گوید دروغ بگوید، چون وعده دهد خلاف کند و چون امانت به او سپارند خیانت کند.» (صحیح بخاری، حدیث ۳۴)

امام علی (ع) در نهج‌البلاغه، منافقان را به موجوداتی تشبیه می‌کنند که در ظاهر زیبا و فریبنده، اما در باطن مخرب و زیان‌بار هستند. ایشان به نفاق پنهان و خطرات آن در جامعه اسلامی تأکید می‌کنند، چرا که نفاق پنهان، آهسته و نامرئی به ریشه‌های ایمان ضربه می‌زند و جامعه را از درون می‌پوساند. استاد مطهری بر اساس این روایات، اهمیت بصیرت و هوشیاری را برای شناخت این جبهه خطرناک گوشزد می‌کنند.

رسالت انبیاء و اولیاء در نفاق‌زدایی و بازتاب آن در تاریخ اسلام

شهید مطهری، مبارزه با نفاق را یکی از اساسی‌ترین رسالت‌های انبیاء و اولیاء می‌داند. ایشان معتقدند که مبارزه با جبهه نفاق، به مراتب دشوارتر و پیچیده‌تر از مبارزه با جبهه کفر است و تاریخ اسلام نیز گواه این مدعاست.

دشواری مبارزه با نفاق، هدف اساسی انبیاء و اولیاء

دشواری مبارزه با نفاق از آن روست که منافق در ظاهر، خود را هم‌کیش و هم‌راه معرفی می‌کند. او در میان صفوف مؤمنان نفوذ کرده و با سوءاستفاده از مقدسات دینی، به اهداف شوم خود جامه عمل می‌پوشاند. شهید مطهری توضیح می‌دهند که برخلاف کافر که دشمنی‌اش آشکار است، منافق در زیر نقاب اسلام و لوای قرآن، از پشت به اسلام و مسلمین خنجر می‌زند. این هم‌پوشانی ظاهری با اسلام، شناخت و مقابله با او را بسیار دشوار می‌سازد.

شهید مطهری: «مبارزه با جبهه کفر به دلیل آشکار بودن ماهیت آن و وضوح و روشنی اهداف کفر پیشگان بسی آسان‌تر از مبارزه با جبهه نفاق بوده است، چه اینکه منافقان در زیر نقاب اسلام و تحت لوای قرآن حامی و پشتیبان کافران بوده و از پشت به اسلام و مسلمین خنجر زده‌اند.»

انبیاء و اولیاء الهی همواره برای افشای چهره منافقان و نفاق‌زدایی از جامعه تلاش کرده‌اند. روش‌های آنها شامل روشنگری، بیدار کردن وجدان‌ها، تبیین دقیق معیارهای حق و باطل، و نشان دادن نشانه‌های منافقان در گفتار و کردارشان بوده است. آنها سعی می‌کردند با افزایش بصیرت عمومی، راه را بر نفوذ و توطئه منافقین ببندند.

نفاق در بزنگاه‌های تاریخی اسلام

شهید مطهری در تحلیل‌های خود به روشنی نشان می‌دهد که چگونه عامل نفاق در بزنگاه‌های مهم تاریخ اسلام، نقش مخربی ایفا کرده و مسیر حوادث را تغییر داده است.

تجلی نفاق در دوران حکومت امام علی (ع)

یکی از درخشان‌ترین و در عین حال دردناک‌ترین نمونه‌های تجلی نفاق، در دوران حکومت امام علی (ع) رخ داد. پس از رحلت پیامبر اکرم (ص)، جبهه نفاق که در زمان ایشان به صورت پنهانی فعالیت می‌کرد، کم‌کم قوی‌تر شد. در زمان امام علی (ع)، منافقان در قالب «خوارج» و همچنین گروه‌هایی که در جنگ صفین و جمل به ظاهر از حق حمایت می‌کردند، اما در باطن اهداف دیگری داشتند، به امام ضربه زدند. آنها با شعارهای فریبنده و ظاهرسازی‌های دینی، میان مسلمانان تفرقه افکنده و جنگ‌های داخلی را شعله‌ور ساختند. این نفاق باعث شد که امام علی (ع) نتوانند تمام توان خود را صرف اصلاح جامعه و مبارزه با دشمنان خارجی کنند و بخش زیادی از انرژی ایشان صرف مقابله با فتنه‌های داخلی شد.

نقش عامل نفاق در پدید آمدن حادثه کربلا

شهید مطهری معتقد است که عامل نفاق، زمینه‌ساز وقوع حادثه عظیم و جانسوز کربلا نیز بوده است. اگرچه یزید و سپاهیان او به صراحت جبهه باطل را نمایندگی می‌کردند، اما ریشه‌های نفاقی که در جامعه اسلامی پس از رحلت پیامبر اکرم (ص) کاشته شده بود، به تدریج درخت تنومندی از سستی ایمان، دنیاطلبی و سازش با باطل را پروراند. بسیاری از کسانی که امام حسین (ع) را یاری نکردند یا حتی در جبهه مقابل ایشان قرار گرفتند، افرادی بودند که در ظاهر مسلمان به شمار می‌رفتند اما در باطن، نفاق و ترس از دست دادن منافع دنیوی بر ایمان آنها چیره شده بود. این پدیده، بستر را برای ظلم آشکار یزید و شهادت امام حسین (ع) فراهم آورد و نشان داد که نفاق تا چه اندازه می‌تواند جامعه‌ای را به انحراف بکشاند و زمینه‌ساز بزرگترین فجایع تاریخی شود.

نفاق در عصر معاصر از منظر شهید مطهری: تحلیل و پیام

یکی از مهم‌ترین و تأثیرگذارترین بخش‌های اندیشه شهید مطهری در زمینه نفاق، تحلیل ایشان از نفاق در عصر حاضر است. او با بصیرت عمیق خود، به این نتیجه رسید که نفاق نه تنها یک پدیده تاریخی نیست، بلکه در دوران مدرن، با شکلی پیچیده‌تر و گسترده‌تر ظاهر شده است.

«عصر ما عصر نفاق است»: تبیین یک نظریه کلیدی

جمله مشهور شهید مطهری که «عصر ما عصر نفاق است»، یک هشدار و تحلیل عمیق جامعه‌شناختی و فکری است. ایشان معتقدند که هرچه بشر از بدویت و سادگی فاصله گرفته و به سمت تمدن و پیشرفت حرکت کرده است، قدرت او بر «تصنّع» و «ساختگی‌سازی» نیز افزایش یافته است. نفاق در حقیقت نوعی تصنّع و ظاهر‌سازی است. این بدان معنا نیست که نفاق یک نوع تکامل است، بلکه می‌توان آن را از تبعات و پیامدهای ناخواسته تکامل و پیچیدگی جامعه دانست. ایشان می‌فرمایند اگر مردم عصر خودمان را با صدر اسلام مقایسه کنیم، می‌بینیم که نفاق در عصر ما هزاران برابر بیشتر شده است. این افزایش نفاق به دلیل گسترش ابزارها و قابلیت‌های بشری برای پنهان‌سازی حقیقت و نمایش ظاهر خلاف باطن است.

«ماشین قلب حقایق»: ابزار نفاق نوین

شهید مطهری در تبیین عمیق‌تر این موضوع، می‌فرمایند: «اگر از من بپرسند بزرگترین ماشینی که در عصر ما اختراع شده چیست، می‌گویم «ماشینِ قلبِ حقایق» است که بشر این همه توانایی پیدا کرده که حقایق را وارونه جلوه دهد.» این عبارت استعاری، به قدرت رسانه‌ها، تبلیغات، فناوری اطلاعات و ابزارهای ارتباط جمعی اشاره دارد که می‌توانند واقعیت‌ها را دستکاری، تحریف و وارونه جلوه دهند. در عصر حاضر، منافقان دیگر نیازی به تظاهر فردی به ایمان ندارند، بلکه می‌توانند با مهندسی افکار عمومی، حق را باطل و باطل را حق جلوه دهند و از این طریق اهداف خود را پیش ببرند. این «ماشین قلب حقایق»، بستر را برای نفاقی در مقیاس وسیع و سیستماتیک فراهم می‌آورد که شناخت آن برای عموم مردم دشوارتر است.

ریشه‌ها و جلوه‌های نفاق معاصر

آیا منفعت‌طلبی همچنان ریشه اصلی نفاق است؟ شهید مطهری با تحلیل دقیق، به این پرسش پاسخ می‌دهند که اگرچه علم و تغییر قوانین ممکن است چهره ظاهری منفعت‌طلبی را عوض کرده باشد، اما محتوای آن همچنان پابرجاست، و حتی می‌تواند گسترده‌تر هم شده باشد. تفاوت در این است که منفعت‌طلبی در عصر نوین، در لفافه‌های فریبنده‌تر و با زرورق‌های جذاب‌تر پنهان می‌شود.

جلوه‌های نفاق نوین را می‌توان در ابعاد مختلف مشاهده کرد:

  • نفاق سیاسی: سیاستمدارانی که شعارهای مردمی و دینی می‌دهند، اما در عمل به دنبال منافع شخصی یا گروهی خود هستند.
  • نفاق اجتماعی: افرادی که در ظاهر، ارزش‌های اخلاقی و انسانی را ترویج می‌کنند، اما در باطن، به دنبال بهره‌کشی و فریب دیگران هستند.
  • نفاق فرهنگی: جریان‌هایی که با پوشش هنر، آزادی بیان یا پیشرفت، به ترویج ابتذال و انحطاط اخلاقی می‌پردازند.
  • نفاق اقتصادی: کاسبانی که با ادعای صداقت و مشتری‌مداری، به دنبال گرانفروشی یا کلاهبرداری هستند.

این اشکال از نفاق، به دلیل پیچیدگی جوامع مدرن و گستردگی ابزارهای ارتباطی، به سرعت منتشر شده و تشخیص آنها دشوارتر می‌شود. نفاق در عصر ما به اوج خودش رسیده است و تشخیص سره از ناسره را در بسیاری از حوزه‌ها سخت کرده است.

راهکارها و بصیرت‌افزایی در برابر نفاق معاصر

با وجود پیچیدگی‌های نفاق معاصر، شهید مطهری راهکارهایی برای مقابله با آن ارائه می‌دهند. محور اصلی این راهکارها، «بصیرت» و «آگاهی» است. برای مقابله با جبهه نفاق، ابتدا باید ماهیت پیچیده و چهره پنهان آن را بدرستی شناخت و سپس با سلاح بصیرت و آگاهی در این میدان کارزار وارد شد.

برخی از مهمترین راهکارهای پیشنهادی شهید مطهری عبارتند از:

  1. تعمق در مبانی دینی: بازگشت به قرآن و سنت و درک صحیح آموزه‌های اسلام، چرا که منافق از جهل مردم به مسائل دینی سوءاستفاده می‌کند.
  2. تفکر و تحلیل نقادانه: عدم پذیرش کورکورانه شعارها و تحلیل دقیق گفتار و کردار افراد و جریان‌ها.
  3. شناخت نشانه‌های منافقین: توجه به ویژگی‌های رفتاری که قرآن و روایات برای منافقین برشمرده‌اند.
  4. ترویج اخلاق و صداقت: مبارزه با ریشه‌های نفاق از جمله دنیاگرایی، منفعت‌طلبی و ترس از حق.
  5. حفظ وحدت اسلامی: عدم افتادن در دام تفرقه‌افکنی منافقان و تقویت همبستگی میان مؤمنان.

پیام شهید مطهری در برابر نفاق معاصر، دعوت به هوشیاری دائمی، بصیرت‌افزایی فردی و جمعی، و استقامت بر مبانی حق است تا بتوان در برابر فریبکاری‌های «ماشین قلب حقایق» ایستادگی کرد.

نتیجه‌گیری: ماندگاری اندیشه مطهری در مقابله با نفاق

کتاب «نفاق و منافق از دیدگاه شهید آیت الله مطهری» (تالیف زهرا آشیان و فرشته سلامی)، منبعی گران‌بها برای درک یکی از پیچیده‌ترین و خطرناک‌ترین پدیده‌های اجتماعی و دینی است. شهید مطهری با بصیرت کم‌نظیر خود، نه تنها به ریشه‌های تاریخی و دینی نفاق پرداخته، بلکه ابعاد نوین و گسترده آن را در «عصر نفاق» کنونی نیز با دقت تحلیل کرده‌اند. ایشان ثابت کردند که نفاق نه یک عارضه مقطعی، بلکه یک بیماری مزمن است که همواره می‌تواند جامعه را از درون بپوساند و «ماشین قلب حقایق» را به عنوان ابزاری مدرن برای پیشبرد اهداف منافقانه معرفی کردند.

درس‌های کلیدی این کتاب در شناخت ماهیت نفاق، ویژگی‌های منافقان از منظر قرآن و روایات، دشواری مبارزه با این جبهه پنهان و درک جلوه‌های نوین آن در عصر حاضر، راهگشاست. اندیشه مطهری در زمینه نفاق، نه تنها یک تحلیل نظری، بلکه یک راهنمای عملی برای بصیرت‌افزایی و هوشیاری در برابر فریبکاری‌هاست. از همین رو، بازخوانی و تعمق در آثار ایشان، به ویژه این کتاب، برای هر فردی که دغدغه‌ی شناخت حقیقت و حفظ سلامت فکری و اخلاقی جامعه را دارد، ضروری است. این مطالعه به افراد کمک می‌کند تا درک عمیق‌تری از چالش‌های امروز به دست آورند و در مسیر مقابله با نفاق، گام‌های آگاهانه‌تری بردارند.

معرفی کامل کتاب نفاق و منافق از دیدگاه شهید آیت الله مطهری

برای مطالعه عمیق‌تر و بهره‌مندی کامل از اندیشه‌های شهید آیت‌الله مطهری در حوزه نفاق، رجوع به نسخه کامل کتاب توصیه می‌شود. این اثر جامع، به تمامی جزئیات و استدلال‌هایی می‌پردازد که در این خلاصه به صورت اجمالی به آنها اشاره شد.

عنوان توضیحات
عنوان کامل کتاب نفاق و منافق از دیدگاه شهید آیت الله مطهری
نویسندگان زهرا آشیان، فرشته سلامی
ناشر موسسه انتشارات صدرا
سال انتشار ۱۳۹۲ (سال‌های چاپ بعدی نیز ممکن است موجود باشد)
تعداد صفحات ۸۱ صفحه (برای نسخه الکترونیک معرفی شده توسط رقبا، نسخه چاپی ممکن است متفاوت باشد)
شابک (ISBN) 978-964-7299-35-4
معرفی نویسندگان زهرا آشیان و فرشته سلامی از پژوهشگران و نویسندگانی هستند که در زمینه تدوین و گردآوری آثار و اندیشه های شهید مطهری فعالیت دارند. آنها تلاش کرده اند تا با جمع آوری و تنظیم سخنرانی ها و نوشته های استاد شهید، این مباحث را به شکلی منسجم و قابل استفاده ارائه دهند.

این کتاب دریچه ای است به سوی فهم عمیق‌تر از آموزه‌های اسلامی در مواجهه با یکی از کهن‌ترین و مخرب‌ترین پدیده‌های تاریخ بشری و به ویژه در جوامع اسلامی.