اجتماعیکسب و کار جدید

ملاک تبدیل مجازات در ماده 502 قانون آیین دادرسی کیفری

ملاک تبدیل مجازات در ماده 502 قانون آیین دادرسی کیفری چیست؟ آیا صرفاً به ماده 37 و مواد 64 به بعد قانون مجازات اسلامی منحصر است یا خیر؟

ماده 502 قانون آیین دادرسی مدنی | ماده 502 قانون مجازات اسلامی | ماده 502 قانون مدنی

نظر هیئت عالی

درباره تجویز تبدیل مجازات محکوم علیه به مجازات دیگر تاسیس خاصی است؛ در هر صورت مجازات جدید نباید نسبت به مجازات های سابق با توجه به درجه بندی مجازات ها شدیدتر باشد.

نظر اتفاقی

این ماده یک تأسیس و نهاد جدید و مستقل است و نیاز به رعایت شرایط دیگری که در قسمت عمومات قانون مجازات ذکر شده ندارد. البته در اعمال آن در قسمت هایی که از تعابیر قانونی استفاده می کند مانند عنوان جایگزین حبس باید به تعریف و مفهوم قانونی آن مراجعه نمود و از حیث درجه نیز باید مطابق مقررات ماده 19 آن قانون عمل کرد. لذا قاضی در این زمینه مبسوط الید است و این معنا با مفهوم شرعی تعزیر که با نظر حاکم است نیز انطباق دارد.

شمول یا عدم شمول موارد مذکور در ماده 502 قانون آیین دادرسی کیفری به محکومین مالی که وفق ماده 3 قانون نحوه اجرای محکومیت های مالی در حبس می باشند

محکوم علیهی وفق ماده 3 قانون نحوه اجرای محکومیت های مالی در حبس بوده است در دوران تحمل حبس جهت عمل قلب معرفی شده و اقدامات پزشکی و درمانی انجام شده است. در معرفی به پزشکی قانونی و بررسی پرونده پزشکی ایشان پزشکی قانونی در گواهی مورخ 1398/02/03 اعلام نموده: «بیماری وی صعب العلاج است و نیازمند مصرف منظم و دقیق داروها، ویزیت منظم متخصص قلب، دسترسی سریع به بیمارستان در صورت بروز علائم قلبی مجدد است … حسب نظر کارشناسان و با توجه به اکوی قلب و سایر مدارک نامبرده مبتلا به نارسایی قلبی کلاس بالینی 3 می باشد و حسب دستورالعمل های جاری سازمان پزشکی قانونی کشور تحمل کیفر حبس را ندارد.»

همچنین در گواهی مورخ 1398/07/30 اعلام نموده: «با تأکید مجدد به اینکه بیماری قلبی وی (نارسایی کلاس بالینی 3 حسب نظریه کمیسیون پزشکی مورخ 1398/02/03) جزو بیماریهای صعب العلاجی است که تحمل کیفر حبس به صورت دائم ندارد … البته با عنایت به شرایط بالینی کلی نامبرده و عدم تحمل دائمی کیفر حبس، نیاز به استراحت پزشکی برای وی دائمی می باشد.» حال در راستای این گواهی ها و مشکلات زندانی به ایشان مرخصی اعطا شده است لیکن ایشان غیبت نموده و به زندان مراجعت ننموده اند البته جهت مرخصی و غیره از ایشان تأمین مناسب اخذ شده است. حال سؤالات ذیل مطرح است:

  • آیا موارد مذکور در ماده 502 قانون آیین دادرسی کیفری فقط در مورد محکومین کیفری است یا شامل محکومین مالی که وفق ماده 3 قانون نحوه اجرای محکومیت های مالی در حبس می باشند نیز می گردد؟
  • چنانچه فرد مبتلا به بیماری صعب العلاج باشد که تحمل حبس بطور دائم را نداشته باشد راهکار مناسب در مورد محکومین مالی چیست و تضمین حقوق محکومٌ له چگونه خواهد بود؟

 3- در مورد پرونده فوق الذکر آیا امکان جلب زندانی وجود دارد؟ آیا امکان ضبط وثیقه ضامن وجود دارد؟

نظر هیئت عالی

همانگونه که در تبصره ذیل ماده 3 قانون نحوه اجرای محکومیت های مالی آمده است مقررات مربوط به تعویق و موانع اجرای حبس نسبت به مدیونین مالی که در حبس بسر می برند نیز ، قابل اعمال است بنابر این در فرض سوال زندانی باید آزاد شود و وجه قانونی برای ضبط وثیقه با توجه به ماده 178 و بند “پ” ماده 235 قانون آئین دادرسی کیفری وجود ندارد .

نظر اتفاقی

به استناد ماده 522 قانون آیین دادرسی و تبصره آن که مقرر می دارد : « در صورتی که مداوای محکوم به حبس در خارج از زندان ضروری باشد، قاضی اجرای احکام کیفری، مدت زمان مورد نیاز برای مداوا را با توجه به نظر پزشکی قانونی تعیین می کند و با اخذ تأمین متناسب، اجرای حبس را به تعویق می اندازد و هرگاه محکومٌ علیه تأمین متناسب ندهد، معالجه وی در بیمارستان تحت نظر ضابطان صورت می گیرد و مدت معالجه جزء محکومیت وی محسوب می شود.

تبصره – مفاد این ماده از جهت اعزام برای مداوای سایر افرادی که در حبس به سر می‏ برند، نیز اجراء می شود. و نیز کلمه «محکوم علیه در ماده 502 قانون یاد شده که مقرر می دارد : « هرگاه محکومٌ علیه به بیماری جسمی یا روانی مبتلا باشد و اجرای مجازات موجب تشدید بیماری و یا تأخیر در بهبودی وی شود، قاضی اجرای احکام کیفری با کسب نظر پزشکی قانونی تا زمان بهبودی، اجرای مجازات را به تعویق می اندازد.

چنانچه در جرائم تعزیری امیدی به بهبودی بیمار نباشد، قاضی اجرای احکام کیفری، پس از احراز بیماری محکومٌ علیه و مانع بودن آن برای اعمال مجازات، با ذکر دلیل، پرونده را برای تبدیل به مجازات مناسب دیگر با در نظر گرفتن نوع بیماری و مجازات به مرجع صادر کننده رأی قطعی ارسال می کند.

تبصره – هرگاه حین اجرای مجازات، بیماری حادث شود و تعویق اجرای مجازات فوریت داشته باشد، قاضی اجرای احکام کیفری، ضمن صدور دستور توقف اجرای آن، طبق مقررات این ماده اقدام می‏ کند. و ذیل ماده 3 قانون نحوه اجرای محکومیت های مالی و تبصره 2 آن که مقرر می دارد : « مقررات راجع به تعویق و موانع اجرای حبس در خصوص کسانی که به استناد این ماده حبس می شوند نیز مجری است .» و نیز مویدا به نظریه مشورتی شماره 5844/7 اداره حقوقی قوه قضائیه و نیز به استناد ماده 178 و بند پ ماده 235 قانون آیین دادرسی کیفری اولا حبس محکوم علیه مالی که دارای بیماری صعب العلاج دائمی است مجاز نیست . ثانیا در صورت حدوث حین حبس می بایست با تعویق حبس ، وی آزاد شود . ثالثا از آنجا که حبس وی مجاز نبوده دستور احضار و جلب و نیز ضبط وثیقه فاقد توجیه قانونی می باشد.