عذاب وجدان
-
فرهنگ و هنر
پس از سرکوب قیام ۱۵ خرداد علم برای خلاصی از عذاب وجدان خود چه کرد؟
فهیمه نظری: در ماجرای قیام ۱۵ خرداد ۱۳۴۲ که در پی بازداشت امام خمینی در انتقاد به لایحهی انجمنهای ایالتی و ولایت و انقلاب سفید در تهران، قم، مشهد، شیراز و… رخ داد و منجر به کشته و زخمی شدن جمعی از تظاهرکنندگان شد، اسدالله علم نخستوزیر وقت یکی از چهرههای کلیدی در سرکوب معترضان بود. او با شدت عمل تمام یعنی اعلام حکومتنظامی، راه انداختن تانک در خیابانها و اجازهی شلیک به تظاهرکنندگان توانست ماجرا را با هزینهی فراوان به نفع شاه تمام کند. خود علم نیز در خاطراتش به این شدت عمل اذعان میکند: «… [به اعلیحضرت] یادآوری کردم… اگر کمی تزلزل در اعلیحضرت بود من چه غلطی میتوانستم بکنم؟ همه چیز به باد رفته بود. فرمودند: بلی همهی آخوندهای… و تو نمیدانی که انتظام و علاء با چه وضعی پیش من آمدند. سر من داد زدند که بس است، بس است، آدمکشی بس است! دولت را بیندازید، با آخوندها کنار بیایید…» (خاطرات علم، ۲۵ فروردین ۱۳۵۴) علم که تا آخر عمر عملکردش در آن روز تاریخی را نقطهی درخشانی در کارنامهی حرفهای خود میداند اما به نظر میرسد همواره حس عذاب وجدانی را به دوش میکشد. چنانکه شش سال پس از آن واقعه در روزنوشتهای دوشنبه ۱۵ …